لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    نَادَیْتُمْ

    ترجمه نَادَیْتُمْ : ندا دادید – صدا زدید (ندا به معنای صدا زدن و خواندن با صدای بلند است . منظور از ندا دادن برای نماز در عبارت “وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَی ﭐلصَّلَوٰهِ “، اذان گفتن است )

  • بدون تصویر

    نَادِیکُم

    ترجمه نَادِیکُم: محفل عمومیتان – مجلس و انجمنتان

  • بدون تصویر

    نَادَیْنَا

    ترجمه نَادَیْنَا : ندا دادیم – صدا زدیم (ندا به معنای صدا زدن و خواندن با صدای بلند است )

  • بدون تصویر

    نَادَیْنَاهُ

    ترجمه نَادَیْنَاهُ: او را ندا دادیم – او را صدا زدیم (ندا به معنای صدا زدن و خواندن با صدای بلند است )

  • بدون تصویر

    نَادِیَه

    ترجمه نَادِیَه: اهل مجلس و انجمنش (کلمه نادی به معنای مجلس است ، و در عبارت “فَلْیَدْعُ نَادِیَه ” مراد از مجلس ، اهل مجلس است ، می‏فرماید : وقتی او را گرفتیم اهل مجلس خود را به کمک بخواند…

  • بدون تصویر

    نَارَ

    ترجمه نَارَ : آتش(نکره آوردنش در عبارت “مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُواْ فَأُدْخِلُواْ نَاراً “به منظور بزرگ جلوه دادن آن بوده )

  • بدون تصویر

    نَازِعَاتِ

    ترجمه نَازِعَاتِ : بر کَنَندگان – ریشه کن کنندگان (مراد از نازعات فرشتگانی هستند که جان دلبستگان به دنیا را هنگام مردن نزع می‏کنند و از اجساد بیرون می‏کشند.عبارت “وَﭐلنَّازِعَاتِ غَرْقاً “یعنی سوگند می‏خورم به فرشتگانی که در کندن جانها…

  • بدون تصویر

    نَاسِ

    ترجمه نَاسِ : مردم

  • بدون تصویر

    نَاسِکُوهُ

    ترجمه نَاسِکُوهُ : عبادت کنندگان آن (عبادتی که شامل ذبح و قربانی کردن هم می شود. در اصل ناسکون بوده که به دلیل مضاف واقع شدن نون آن حذف گردیده است)

  • بدون تصویر

    نَاشِئَهَ

    ترجمه نَاشِئَهَ: حادثه – ایجاد شده (در عبارت “نَاشِئَهَ ﭐللَّیْلِ ” به قولی منظور از حادثه شب همان نماز شب است)

  • بدون تصویر

    نَاشِرَاتِ

    ترجمه نَاشِرَاتِ: نشر دهندگان – گسترش دهندگان (اسم فاعل از نشر به معنای گستردن است)

  • بدون تصویر

    نَاشِطَاتِ

    ترجمه نَاشِطَاتِ: اخراج کنندگان به ملایمت و نشاط (نشط به معنای جذب ، و نیز خروج و اخراج به ملایمت و سهولت است ، و نیز به معنای گره‏گشایی است . مراد از “نَّاشِطَاتِ نَشْطاً”ملائکه مخصوصی هستند که مامور گرفتن…

  • بدون تصویر

    نَاصِبَهٌ

    ترجمه نَاصِبَهٌ : خستگی و رنج (عبارت “عَامِلَهٌ نَّاصِبَهٌ ” یعنی که اهل دوزخ خستگی تلاشی که در دنیا کردند از تنشان در نمی‏آید)

  • بدون تصویر

    نَاصِحٌ

    ترجمه نَاصِحٌ: نصیحت کننده – خیر خواه (کلمه نصح به معنای به کار بردن نهایت درجه قدرت خود در عمل و یا سخنی است که در آن عمل و یا سخن مصلحتی برای صاحبش باشد و به عبارتی به معنی…

دکمه بازگشت به بالا