لغتنامه قرآن

  • بدون تصویر

    ‏نَسْلَخُ

    ترجمه ‏نَسْلَخُ : بیرون می کشیم (از مصدر سلخ است که به معنای بیرون کشیدن (اگر با “مِن”متعدی شود )یا کندن(اگر با “عَن “متعدی شود ) است و در عبارت “وَءَایَهٌ لَّهُمْ ﭐللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ ﭐلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ”…

  • بدون تصویر

    نَسْلُکُهُ

    ترجمه نَسْلُکُهُ : آن را بردیم -آن را نفوذ دادیم – آن را وارد کردیم(از کلمه سلوک به معنای نفوذ کردن ، و نفوذ دادن است )

  • بدون تصویر

    نُسْلِمَ

    ترجمه نُسْلِمَ: که تسلیم باشیم

  • بدون تصویر

    نَسْلَهُ

    ترجمه نَسْلَهُ : نسلش-نژادش(کلمه نسل به معنای ولادت و جدا شدن فرزند از پدر و مادر است )

  • بدون تصویر

    نَسْمَعُ

    ترجمه نَسْمَعُ : می شنویم

  • بدون تصویر

    نَسُواْ

    ترجمه نَسُواْ: از یاد بردند – فراموش کردند

  • بدون تصویر

    نِسْوَهٌ

    ترجمه نِسْوَهٌ : زنان

  • بدون تصویر

    نَسُوقُ

    ترجمه نَسُوقُ: می رانیم (از مصدرسیاقه به معنای وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتی که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قیادت که به معنای کشیدن از جلو است)

  • بدون تصویر

    نَسُوهُ

    ترجمه نَسُوهُ : آن را فراموش کردند

  • بدون تصویر

    نُسَوِّیَ

    ترجمه نُسَوِّیَ: که درست ونیکو بازسازی کنیم (از مصدر تسویه به معنی قرار دادن هرجزء از یک ترکیب در جای مناسبش)

  • بدون تصویر

    نُسَوِّیکُم

    ترجمه نُسَوِّیکُم : شما را برابر و مساوی قرار می دهیم

  • بدون تصویر

    نَسِیَ

    ترجمه نَسِیَ : فراموش کرد

  • بدون تصویر

    نَسِیءُ

    ترجمه نَسِیءُ : تأخیر انداختن – تأخیر انداخته شده (رسم عرب در جاهلیت چنین بود که وقتی دلشان می‏خواست در یکی از چهار ماه حرام که جنگ در آنها حرام بوده جنگ کنند موقتا حرمت آن ماه را برداشته به…

  • بدون تصویر

    نَسِیّاً

    ترجمه نَسِیّاً: فراموش کننده

دکمه بازگشت به بالا