شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمی برخوردار است تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده، و شب نزول قرآن، و شب تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفى شده است.
و در روایات هم تعبیرات زیبایى از شب قدر آمده است، همچون شب بخشیده شدن گناهان و اینکه هر کس در آن شب بخشیده نشود، مورد نفرین خدا واقع می شود.(1)
و پیامبر اکرم صلىالله علیه وآله فرمود: «مَنْ حُرِمَها فَقَدْ حُرِمَ الْخَیْرَ کُلَّهُ؛(2) هر کس از شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بىنصیب شده است.»
با توجّه به عظمت شب قدر، سیرى در سیره پیشوایان معصوم علیهمالسلام در این شب خواهیم داشت:
الف. عبادت و شب زنده دارى در شب قدر
از اعمالى که در طول سال، مخصوصا شبهاى مبارک رمضان و على الخصوص در شب قدر بدان سفارش اکید شده است، اِحْیا و شب زنده دارى است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«مَنْ اَحْیا لَیْلَهَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَى السَّنَهِ الْقابِلَهِ؛(3)
کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى می گرداند.»
و معصومان علیهم السلام همه این سنت حسنه را پاس و گرامی میداشتند و از آن بهره می بردند:
1. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نه تنها در شب قدر بیدار بود، بلکه دهه سوم ماه مبارک رمضان کاملاً بستر خواب را جمع می کرد و به عبادت می پرداخت.
حضرت على علیهالسلام در این باره فرموده است: «أنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَطْوى فِراشَهُ وَ یَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ کانَ یُوقِظُ أَهْلَهُ لَیْلَهَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ وَ کانَ یَرُشُّ وُجُوهَ النِّیامِ بِالْماءِ فى تِلْکَ اللَّیْلَهِ؛(4)
رسول خدا صلی الله علیه و آله [این چنین] بود که رختخواب خویش را جمع می کرد و کمربند [همّت براى عبادت] را در دهه آخر از ماه رمضان محکم می بست و همیشه این گونه بود که اهل و عیالش را در شب بیست و سوم بیدار نگه می داشت و بر روى خواب رفتگان در آن شب آب میپاشید [تا از درک شب قدر، و درک شب زندهدارى محروم نشوند].»
حتى در شبهاى بارندگى در حالى که مسجد مدینه سقف نداشت، عبادت و شبزندهدارى را ترک نمیکرد و دیگران را با رفتار خویش وا میداشت که در همان گل و باران بیدار باشند و نماز گزارند. (5)
2. امام على علیهالسلام نیز در طول سال، شب هنگام آن گاه که شب پرده هاى تاریکى را انداخته بود، بیدار می شد و مشغول عبادت و شب زنده دارى می گشت.(6) اما در شبهاى قدر حال ویژهاى داشت و در بدترین وضعى که مسجد مدینه را آب و گل فرا گرفته بود، مشغول عبادت و شب زنده دارى می شد و به ویژه در شب قدر آخر عمر خویش، حال فوق العاده عجیبى داشت.
3. فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز آن قدر عبادت می کرد که امام حسن علیهالسلام می فرماید:
«ما کانَ فِى الدُّنْیا اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَهَ علیهاالسلام ، کانَتْ تَقُومُ حَتّى تَوَرَّمَ قَدَماها؛(7)
عابدتر از فاطمه علیهاالسلام در دنیا نبود؛ همیشه این گونه بود که آن قدر به عبادت میایستاد که پاهاى [مبارکش[ ورم می کرد.»
علت نامگذارى او به «زهرا» نیز این است که شبها نور عبادت و شب بیدارى او به سوى آسمان می تابید(8) و امّا در شب قدر، حال به خصوصى داشت، نه تنها بیدار بود که بچه ها و فرزندان خویش را نیز وادار می کرد که شب بیدار باشند؛ چنان که در روایتى می خوانیم:
«وَ کانَتْ فاطِمَهُ علیهاالسلام لا تَدَعُ اَحَدا مِنْ اَهْلِها یَنامُ تِلْکَ اللَّیْلَهَ وَ تُداویهِمْ بِقِلَّهِ الطَّعامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَها؛(9)
روش فاطمه علیهاالسلام این بود که هیچ فردى از خانواده خویش را نمیگذاشت در آن شب (بیست و سوم) بخوابد و [مشکل خواب] آنها را با کمی غذا و آمادگى در روز درمان مینمود و می فرمود: محروم است کسى که از خیر [و برکت] آن شب محروم شود.»
4. امام باقر علیهالسلام فرمود: «هر کس شب قدر را احیا بدارد، خداوند مهربان گناهان او را میآمرزد.»(10) و شیخ عباس قمی نقل کرده که «امام باقر علیهالسلام در شب بیست و یکم و بیست و سوم تا نیمه شب دعا می خواند و آن گاه به نماز میپرداخت.»(11)
5. امام هفتم علیه السلام نیز اهل شب زنده دارى و عبادت در طول سال بود. در زیارتنامه آن حضرت می خوانیم: «او شبها تا سحر بیدار بود، و طلب آمرزش می کرد و همدوش سجده هاى طولانى، چشم گریان و اشکبار، و مناجات بسیار و زاریهاى پیوسته و پی در پى بود.»(12)وقتى حضرت در غیر رمضان چنان باشد، حالِ آن حضرت در شب قدر براى ما قابل توصیف نخواهد بود.
او نه تنها خود شبزندهدارى و عبادت داشت که به دیگران نیز میفرمود: «مَنِ اغْتَسَلَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ أَحْیاها اِلى طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ؛(13)
کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شبزندهدارى کند، گناهانش آمرزیده می شود.»
6. امام حسن عسکرى علیهالسلام نیز چون پدران خود، اهل مناجاتهاى طولانى و شبزندهدارى در طول سال و مخصوصا در شب قدر بود.(14) و به شیعیان خود نیز این اعمال را اکیدا سفارش میکرد.
از جمله، میفرمود:«فَلا یَفُوتُکَ إِحْیاءُ لَیْلَهِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ؛(15)پس بیدارى در شب بیست و سوم را از دست نده!»
ب. حضور در مسجد
از مسائلى که معصومان علیهمالسلام نسبت به آن حساسیت ویژه نشان داده اند، حضور در مسجد، در شب قدر است. قبلاً اشاره شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حتى در شبهاى بارانى و گل بودن مسجد مدینه، حضور در آن را در شبهاى قدر ترک نمی کرد. از آن بالاتر، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در دهه سوم ماه مبارک رمضان، شب و روز در مسجد معتکف بود.
امام على علیهالسلام در این زمینه میفرماید: «فَلَمْ یَزَلْ یَعْتَکِفُ فِى الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتّى تَوَفّاهُ اللّهُ؛(16)
پس [پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتکاف بود تا آن وقت که خداوند او را گرفت.»
شب قدر
یحیى بن رزین نقل نموده که «کانَ اَبُو عَبْدِ اللّهِ مَریضا مُدْنِفا فَأَمَرَ فَأُخْرِجَ اِلى مَسْجِدِ رَسُولِ اللّهِ فَکانَ فیهِ حَتّى أَصْبَحَ لَیْلَهَ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ؛(17)امام صادق علیهالسلام بیمارى شدیدى داشت، دستور داد او را به مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله [با همان حال] ببرند. پس حضرت تا صبح شب بیست و سوم ماه رمضان در آنجا باقى ماند.»
ج. مراسم قرآن سرگرفتن در شب قدر
یکى دیگر از اعمال شب قدر که در سیره معصومان دیده میشود مراسم قرآن سرگرفتن است. امام صادق علیهالسلام در این باره فرمود: «براى سه شب قرآن کریم را مقابل خود قرار دهید و آن را بگشایید و بخوانید: «اَللّهُمَّ اِنّى أَسْئَلُکَ… .»(18)
د. برپایى نماز جماعت در شب قدر
از عباداتى که سخت در اسلام بر آن سفارش شده، مخصوصا در ماه مبارک رمضان، برپایى نماز جماعت است. انس بن مالک از پیامبر گرامی اسلام صلىاللهعلیهوآله نقل کرده که فرمودند:
«مَنْ صَلّى مِنْ اَوَّلِ شَهْرِ رَمَضانَ اِلى آخِرِه فى جَماعَهٍ فَقَدْ اَخَذَ بِحَظٍّ مِنْ لَیْلَهِ الْقَدْرِ؛(19)
کسى که از اوّل تا آخر ماه رمضان در نماز جماعت حاضر شود، بهرهاى از شب قدر گرفته است.» و امام صادق علیهالسلام نیز نماز صبح را به جماعت برگزار می نمود، و بعد از آن تا مدّتى مشغول تعقیبات میشد.(20)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و یاران او و دیگر معصومان علیهمالسلام در سخت ترین شرائط نماز جماعت شب قدر را ترک نمی کردند. حضرت على علیهالسلام می فرماید: «شب بیست و سوم در عین حالى که باران شدیدى آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ما را به نماز وامیداشت.» آن گاه فرمود: «فَصَلّى بِنا رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله وَ إِنَّ أَرْنَبَهَ اَنْفِهِ لَفِى الطّینِ؛(21) پس رسول خدا صلی الله علیه وآله با ما نماز[جماعت] خواند، در حالى که نوک بینى حضرت در گل [فرو رفته[ بود.»
ه . افطارى دادن و اطعام نمودن
از اعمالى که در ماه مبارک رمضان مورد تأکید قرار گرفته، افطارى دادن به دیگران است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در خطبه معروف شعبانیه می فرماید:«مردم بیدار باشید! کسى که از شما به روزه دار مؤمن در این ماه افطارى دهد، پاداش آزاد نمودن یک برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد. عرض شد: اى رسول خدا! ما توان افطارى دادن نداریم. حضرت فرمود: بترسید از آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید! گر چه با دادن شربت آب باشد.»(22)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از کسانى بود که هر چه به دیگران می فرمود، خود بیش از دیگران بدان عمل می نمود و در این مورد نیز چنین است. «ابو شیخ ابن حیان» از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده که حضرت فرمود:
«مَنْ فَطَرَ صائِما فى شَهْرِ رَمَضانَ مِنْ کَسْبٍ حَلالٍ صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَهُ لَیالِىَ رَمَضانَ کُلَّها وَ صافَحَهُ جَبْرائیلُ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ مَنْ صافَحَهُ جَبْرائیلُ یَرِقُّ قَلْبُهُ وَ تَکْثُرُ دُمُوعُهُ…؛(23)
کسى که با مالى که از راه حلال به دست آورده در ماه رمضان روزهدارى را افطارى دهد، در تمام شبهاى رمضان فرشتگان بر او درود می فرستند و جبرئیل در شب قدر با وى مصافحه میکند و هر کس جبرئیل با او مصافحه کند، قلبش نرم و اشک چشمش زیاد شود.»
امام على علیهالسلام نیز در شبهاى مبارک رمضان و شبهاى قدر به مردم اطعام می کرد و آنها را موعظه می نمود؛ چنان که در روایتى می خوانیم:
«کانَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ علیهالسلام یَعُشُّ النّاسَ فى شَهْرِ رَمَضانَ بِاللَّحْمِ وَ لا یَتَعَشّى مَعَهُمْ فَإِذا فَرِغُوا خَطَبَهُمْ وَ وَعَظَهُمْ… وَ قالَ فى خُطْبَتِهِ إِعْلَمُوا أَنَّ مِلاکَ اَمْرِکُمُ الدّینُ وَ عِصْمَتَکُمُ التَّقْوى وَ زینَتَکُمُ الاْءَدَبُ وَ حُصُونُ اَعْراضِکُمُ الْحِلْمُ؛(24)
همیشه على بن ابى طالب علیهماالسلام شام[و افطارىِ تهیّه شده] از گوشت را به مردم در ماه رمضان میداد، ولى خود از آن [گوشت] استفاده نمی کرد. پس هنگامی که [از خوردن شام] فارغ میشدند، براى آنها خطبه میخواند و آنها را موعظه مینمود… و در خطبهاش فرمود: بدانید ملاک امر [و کارهاى] شما دین است و نگهدارنده شما تقوا، و زینت شما ادب، و دژهاى [نگهدارنده] آبروى شما حلم است.»
و امام زین العابدین علیهالسلام نیز در طول ماه مبارک رمضان در راه خدا انفاق می کرد و صدقه می داد؛ چنان که در حدیثى میخوانیم:
«کانَ إِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضانَ تَصَدَّقَ فى کُلِّ یَوْمٍ بِدِرْهَمٍ فَیَقُولُ: لَعَلّى اُصیبُ لَیْلَهَ الْقَدْرِ؛(25)
(امام سجاد علیهالسلام ) روشش این بود که هر روز از ماه [مبارک] رمضان درهمی صدقه میداد و آن گاه میفرمود: شاید [با این کار صدقه] شب قدر را دریابم.»
و امام صادق علیهالسلام فرمود: «جدّم امام زین العابدین علیهالسلام روزى که روزه میگرفت، دستور می داد گوسفندى ذبح کنند و آن را تکه تکه نموده، بپزند. هنگام افطار که نزدیک میشد، حضرت به دیگها سر می زد تا بوى آنها را استشمام کند، در حالى که روزهدار بود. سپس دستور می داد ظرفها را پر کنند و یکى یکى به در خانه افراد [فقیر] ببرند تا آنجا که غذا تمام میشد. آن گاه خود با نان و خرما افطار مینمود.»(26)
و همچنین امام صادق علیهالسلام نیز شب در خانه فقرا میرفت و به آنها نان و خرما میداد و سفارش می فرمود: «در ماه رمضان به مردم افطارى بدهید.»(27)
پینوشت
1. ر. ک: بحار الانوار، ج 94، ص 80.
2. کنز العمّال، على متقى هندى، مؤسسه الرساله، ج 8، ص 534.
3. بحار الانوار، ج 95، ص 145.
4. همان، ج 95، ص 10.
5. همان، ص 10.
6. همان، ج 41، ص 21.
7. همان، ج 43، ص 76.
8. همان، ص 12.
9. بحار الانوار، ج 94، ص 10؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 470.
10. وسائل الشیعه، ج 7، ص 261.
11. مفاتیح الجنان، اعمال شب 21، ص 425.
12. مفاتیح الجنان، ص 720.
13. بحار الانوار، ج 80، ص 128.
14. ر. ک: مصباح المتهجد، ص 227؛ نهج الدعوات، ص 277.
15. وسائل الشیعه، ج 7، ص 261.
16. بحار الانوار، ج 94، ص 7.
17. همان، ص 4، ذیل روایت 4.
18. همان، ح 5 و ر. ک: مفاتیح الجنان، ص 224.
19. کنز العُمّال، ج 8، ص 545، ح 24090.
20. وسائل الشیعه، ج 7، ص 260.
21. بحار الانوار، ج 95، ص 10.
22. عیون اخبار الرضا علیهالسلام ، ج 1، ص 230.
23. الترغیب و الترهیب، ج 2، ص 95، ح 14.
24. سفینه البحار، ج 1، ص 703.
25. بحار الانوار، ج 95، ص 82.
26. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 134.
27. همان، ص 134.