معارف اسلامی

منظر اهل سنت به روایات امام مهدی (عج)

علی رغم ادعای وهابیان وجود و صحت روایات مهدی (ع) از منظر اهل سنت امر قابل انکاری نیست. چرا که راویان احادیث مهدی (ع) از اهل‌سنت بسیارند. روایات مهدی نه تنها در کتاب‌های مهم اهل‌سنت ثبت شده است، بلکه بسیاری از بزرگان‌شان بر تواتر و صحت این روایات تصریح کرده‌اند.

پیش‌درآمد
اعتقاد به ظهور منجی در آخر زمان، به شیعیان اختصاصی ندارد. همه‌ی ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی، در عین اختلافاتی که در چگونگی این مسأله دارند، در یک نکته مشترکند و آن اینکه در آخر زمان مردی از جانب خداوند خواهد آمد و جهان را از عدل و داد پر خواهد کرد. همه مسلمانان باور دارند که مهدی از نسل پیامبر و از فرزندان حسین علیهما السلام است، جز اینکه بسیاری از اهل‌سنت تولد او را در آخر زمان انتظار می‌کشند. شیعیان با تکیه بر دلایل گوناگون عقلی و نقلی معتقدند که امام مهدی فرزند امام حسن عسگری علیهما السلام است و در سال 250 هجری قمری به دنیا آمده و با اذن و اراده‌ی مطلق خداوند تاکنون زنده است و در میان مردم زندگی می‌کند؛ همچنانکه خضر و مسیح علیهما السلام به نص قرآن کریم زنده‌اند و در هنگام ظهور، او را یاری خواهند کرد. عمر طولانی او نه تنها با عقل و علم ناسازگار نیست؛ بلکه دلایل قرآنی و روایی مؤید وقوع آن فراوان است. در نوشتار حاضر به یکی از شبهاتی که پیرامون تولد و حیات امام مهدی از سوی برخی از اهل‌سنت مطرح شده است اشاره کرده و پس از بررسی به نقد آن خواهیم پرداخت.

چکیده شبهه
شیعیان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چنین روایت کرده‌اند حضرت نام امامان شیعه را یک به یک از اولین تا دوازدهمین صریحا ذکر کرده است. همچنین روایاتی را نقل می‌کنند که پیامبر، نام، کنیه، خصوصیات ظاهری و شخصیتی، غیبت، ظهور و خصوصیات زمان حکومت امام دوازدهم‌شان را به تفصیل بیان کرده‌ است. اما این روایات، همگی جعلی و ساختگی است. نه در قرآن و نه در سخنان پیامبر (ص) چنین چیزی یافت نمی‌شود و اهل‌سنت به هیچکدام از این‌ها اعتقاد ندارند!

چکیده نقد
وجود روایات فراوان درباره‌ی حضرت مهدی (ع) در مجامع و منابع معتبر حدیثی و روایی اهل‌سنت نشان از اهمیت بالای این روایات در نزد عالمان اهل‌سنت دارد. از یک سو روایات مهدی متواتر است و از دیگر سو بسیاری از عالمان سنی‌مذهب، صحت آن روایات را تأیید کرده‌اند. این دو امر نشانگر این است که روایات مهدی از منظر اهل‌سنت پذیرفته شده و ادعای جعلی بودن آن از سوی وهابیان، ادعایی ناموجه و فاقد مقبولیت است.

مقدمه
روایات فراوانی درباره حضرت مهدی(ع) در مجامع حدیثی و روایی شیعه و اهل سنت وجود دارد که در آنها علاوه بر نام و مشخصات این منجی بزرگ برخی از ویژگی‌های دیگر ایشان نیز بیان شده است. همانگونه که گفته شد این روایات اختصاص به شیعه یا مذهب خاصی از مسلمانان ندارد و در زمره اخبار مشترک همه فرق اسلامی محسوب می‌شود و راویان . بی‌شک بسیاری از این اخبار در کمال صحت و اطمینان قرار دارند که در ادامه درباره صحت این روایات و معیارهای که در این زمینه وجود دارد، بحث خواهیم کرد.

راویان احادیث مهدی (ع)
بسیارى از صحابه و تابعان، روایات مربوط به امام مهدی (ع) را نقل کرده‏اند. شیخ عبدالمحسن العباد از نویسندگان معاصر اهل‌سنت و استاد دانشگاه مدینه منوره در ضمن مقاله‏اى مفصل با عنوان «عقیده اهل السنه و الاثر فى المهدى المنتظر» اسامی 26 نفر از صحابه نقل‌کننده احادیث امام مهدى (ع) را جمع‏آورى کرده است: على بن ابى طالب، عثمان بن عفان، طلحه بن عبیدالله، عبدالرحمن بن عوف، حسن بن على، ام‌سلمه، ام‌حبیبه، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو عاص، ابو سعید الخدرى، جابر بن عبدالله از صحابه و از تابعین محمد بن حنفیّه، قتاده، مکحول، سعید بن جبیر … .[1]
یکی دیگر از محققان، شمار روایانی از صحابه که روایات مهدی را نقل کرده‌اند 33 نفر ذکر کرده است. وی علاوه بر افرادی که در بالا از ان‌ها نام بردیم به افرادی چون طلحه بن عبدالله، عبدالله بن عباس، عماربن یاسر، ثوبان، قره بن ایاس مزنی، عبدالله بن حارث، ابوهریره، حذیفه بن یمان، ابو امامه، جابر بن ماجه، انس بن مالک، عمران بن حصین اشاره کرده است.[2]
بنابر این مسأله مهدویت به طور عموم در میان مسلمانان پذیرفته شده است. علاوه بر کتاب‌ها و منابع شیعه که این مطلب در آن‌ها به نحو مسلم، مورد مقبول افتاده، دانشمندان بزرگ اهل‌سنت نیز به صحت آن اعتراف کرده‌اند. در این میان ‌می‌توانیم به افرادی چون ابوداود، احمدبن حنبل، ترمذی، ابن ماجه، حاکم، نسائی، طبرانی، رویانی، ابونعیم اصفهانی، دیلمی، بیهقی، ثعلبی، حموینی، مناوی، ابن مغازلی، محمدالصبان، ماوردی، گنجی شافعی، سمعانی، خوارزمی، شعرانی، دارقطنی، ابن صباغ مالکی، شبلنجی، محب الدین طبری، ابن حجر هیتمی، شیخ منصور علی ناصف، محمدبن طلحه، جلال‌الدین سیوطی، شیخ سلیمان حنفی، قرطبی، بغوی، … اشاره کنیم که اخبار مهدی را با تفصیل در کتاب‌های خود ثبت کرده‌اند.[3]
پاره‌ای از این روایات درباره نَسَب آن حضرت، برخی در مورد شیوه حکومت‌دارى و عدالت‏گسترى و برخی دیگر در مورد علائم و حوادث قبل از ظهور و غیراین‌ها از مسائل مربوط به آن حضرت است.
یکی از محققان می‌نویسد: «این سخن گزافه‌ای نیست که ادعا کنیم هیچ محدثی از محدثان مسلمان نیست مگر آن که بعضی از احادیث نوید دهنده‌ای ظهور امام مهدی (ع) در آخرالزمان را روایت کرده است».[4]
همین نویسنده فهرست کامل و چندصفحه‌ای از علماء و محدثان اهل‌سنت ارائه کرده است که احادیث و روایات حضرت مهدی (ع) را در کتب خود نقل کرده‌اند.[5]

بزرگان اهل‌سنت و تأیید روایات مهدی (ع)
صحت احادیث مهدی (ع) توسط بیش‌تر بزرگان اهل‌سنت مورد تأیید قرار گرفته است. بر اساس تحقیق مفصل آقای العمیدی شمار علمانی به صحت احادیث مهدی (ع) تصریح کرده‌اند بالغ بر 60 نفر است. ما در اینجا تنها به ذکر نام برخی از آن‌ها اکتفاء می‌کنیم: 1. امام ترمذی (م 279 ق)؛ روایات مهدی را حسن و صحیح دانسته است.‌ 2. حافظ ابو جعفر عقیلی (م 322 ق)؛ 3. حاکم نیشابوری (م 405 ق)؛ 4. امام بیهقی (م 458 ق)؛ 5. امام بغوی (م 510 ق)؛ 6. قرطبی مالکی (م 671 ق)؛ 7. ابن تیمیه (م 728 ق)؛ وی می‌نویسد: احادیثی که وی – یعنی علامه حلی (ره) – برای اثبات قیام مهدی به آن‌ها استناد می‌کند، احادیث صحیحی هستند. 8. حافظ ذهبی (م 748 ق)؛ 9. حافظ ابن قیم (م 751 ق)؛ 10. تفتازانی (م 793 ق)؛11. نورالدین هیثمی (م 807 ق)؛ 12. سیوطی (م 911 ق) و 13. شوکانی (م 1250 ق).[6]
جالب‌تر اینکه عالمان بزرگ و معاصر فعلی اهل‌سنت مانند شیخ عبدالعزیز بن باز هم صحت روایات مهدی را پذیرفته‌اند؛ آن چنانکه استاد خسروشاهی نقل کرده است که شیخ بن باز در سخنرانی‌ای درباره «مهدى» می گوید: «من بر بسیارى از این احادیث آگاهى دارم و در میان آن‌ها همچنان که الشوکانى و ابن القیم و دیگران گفته‌اند، صحیح و حسن (نیکو) و ضعیف منجبر و اخبار جعلى یافته‌ام. اما از این میان آنچه سند آن محکم است، ما را بس! حال چه خود «صحیح» باشد یا براى اسناد حدیث دیگرى صحّت می‌یابد و چه خود حسن باشد، یا براى اسناد حدیث دیگرى حُسن می‌یابد. به همین ترتیب احادیث ضعیف اگر منجبر گردد و یکدیگر را استحکام بخشد، نزد اهل علم حجت است. بنابراین تواتر آن از جهت گوناگونى الفاظ، معانى، کثرت طرق و تعدد مخارج مقبول می‌گردد و اهل علم مورد اعتماد، بر ثبوت و تواتر آن، نظر داده‌اند و ما دیده‌ایم که اهل علم، چیزهاى فراوانى را با کمتر از این ثابت کرده‌اند و حق این است که جمهور اهل علم بر سر ثبوت مسئله مهدى اتفاق نظر دارند و اینکه او حق است و در آخرالزمان ظهور خواهد نمود. از اهل علم اگر کسى نظرى خلاف این گفته باشد سخن او مورد اعتنا نیست».[7]
شیخ عبدالمحسن العباد از عالمان معاصر سعودی که تحقیق مفصلی در زمینه مهدی (ع) انجام داده، در این باره و انگیزه کار خود می‌گوید: «من براى نمایاندن اوهام و اشتباهات وى (یکی از علمای قطر) در آن رساله، به نوشتن این سطور مبادرت ورزیده‌ام، تا روشن شود که احادیث صحیح بسیارى، بر ظهور مهدى در آخرالزمان دلالت دارد و علماى پیشین و معاصر اهل‌سنت در این مورد اتفاق نظر دارند؛ مگر آن‌هایى که از راه حق دور شده و به شذوذ پیوسته‌اند».[8]
این عالم سنی تحقیق مفصلی درباره مهدی منتظر (ع) انجام داده و به اثبات صحت روایات مهدی و ظهور او پرداخته است. استاد خسروشاهی آن را با عنوان «مصلح جهانى و مهدى موعود از دیدگاه شیعه و اهل‌سنت» به فارسی منتشر کرده است. بنابر این روایات مربوط به مهدی(عج) در منابع مهم و کتاب‌های معتبر اهل‌سنت ثبت شده و صحت آن‌ها نیز مورد تأیید قرار گرفته است.

اهل‌سنت و تواتر احادیث مهدی(ع)
با مراجعه به کتاب‌های محدثان بزرگ اهل‌سنت می‌بینیم که آ‌ن‌ها در کتاب‏هاى خود به طور فراوان روایات مربوط به حضرت مهدى (ع) را از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده‏اند.[9]در حقیقت عالمان حدیث اهل‌سنت از ابتدا تاکنون، نسبت به احادیث مربوط به‏ امام مهدی (ع) بسیار توجه نشان داده و آن‌ها را در ضمن دیگر احادیث یا جداگانه جمع‏آورى کرده‏اند. از جمله محدثان مشهور اهل‌سنت که نسبت به نقل احادیث مهدى (ع) کوشیده‏اند میتوان به : ابوداود، ترمذى، ابن ماجه و نسایى در کتاب‏هاى «سنن» خودشان، احمد بن حنبل در «مسند» و حاکم نیشابورى در کتاب «المستدرک على الصحیحین» اشاره کنیم. برخى دیگر از محدثان و عالمان اهل‌سنت از جمله سیوطى، ابن کثیر، ابن حجر و صاحب کنزالعمال نیز آثار خاص و جداگانه‏اى درباره امام مهدی (ع) به رشته تحریر درآورده‌اند.[10]
تعداد 17 نفر از دانشمندان بزرگ اهل‌سنت، به متواتربودن احادیث مهدی در کتاب‌های خود، تصریح کرده‌اند.[11] العمیدی از محققانی است که در این زمینه کارهای زیادی کرده است، می‌نویسد: «علمای علم درایه و عده‌ای از کسانی که در امر تدریس یا تحقیق علوم حدیث از تخصص برخوردارند، به متواتر بودن احادیث مهدی در کتب اهل‌سنت، مانند صحاح و مسانید، تصریح کرده‌اند»[12]سپس به صورت تفصیلی به ذکر نام و تصریحات آن‌ها می‌پردازد. در میان آن‌ها اسامی بزرگانی چون بر بهاری حنبلی (م329ق)، محمد بن حسین ابری شافعی (م363ق)، قرطبی مالکی (م761ق)، حافظ جمال الدین المزی (م742ق)، ابن قیم جوزی (م751ق)، شمس الدین سخاوی (م902ق)، سیوطی (م911ق)، ابن حجر هیتمی (م974ق)، و متقی هندی (م975ق) و … دیده می‌شود.[13]
لازم به ذکر می‌نماید که احادیث متواتر به احادیثی گفته می‌شود که کثرت راویان آن در هرطبقه به حدی است که عادتا تبانی آن‌ها بر کذب محال است. چنین اخباری عادتا علم‌آور است. در مقابل، خبر واحد است که تنها مفید ظن خواهد بود.[14]

نمونه‌هایی از تصریح عالمان سنی‌مذهب بر تواتر اخبار مهدی
1. حافظ ابو عبدالله گنجی شافعی (متوفای 658ق) در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» می‌نویسد: «احادیث پیامبر اکرم (ص) درباره مهدی، به دلیل راویان بسیاری که دارد، به حد تواتر رسیده است».[15]
2. حافظ مشهور، ابن حجر عسقلانی شافعی (متوفای 852 ق)، در کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری می‌نویسد: «احادیث متواتری وجود دارد، حاکی از اینکه مهدی (ع) از این امت است و عیسی (ع) از آسمان فرود آمده و پشت سر وی نماز خواهد گزارد».[16]
3. شیخ منصور علی ناصف از علمای بزرگ و معاصر الازهر و مژلف کتاب «التاج الجامع للاصول» می‌نویسد: «در میان دانشمندان گذشته و امروز مشهور است که درآخر الزمان به حتم و یقین مردی از اهل‌بیت پیامبر که نام او مهدی است، ظهور خواهد کرد. او بر همه کشورهای اسلامی تسلط خواهد یافت. مسلمانان، همه پیرو او خواهند شد، او در میان آنان به عدالت رفتار می‌کند و دین را قوت می‌بخشد. آنگاه دجّال پیدا می‌شود و عیسای مسیح، از آسمان فرود می‌آید و دجال را می‌کشد، یا با مهدی در کشتن دجال همکاری می‌کند. سخنان و احادیث پیامبر درباره مهدی را جماعتی از نیکان اصحاب پیامبر روایت کرده‌اند، محدثان بزرگی مانند ابوداود، ترمذی، ابن ماجه، طبرانی، ابویعلی، بزاز، امام احمد بن حنبل و حاکم نیشابوری آن احادیث را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند».[17]

نمونه‌هایی از روایات مهدی (ع) در منابع اهل‌سنت
1. از ام سلمه نقل شده است: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: مهدی موعود از عترت من و اولاد فاطمه (س) است».[18]
2. امام علی بن ابی طالب (ع) از پیامبر (ص) روایت کرده‌اند که فرمود: «اگر از عالم جز روزی باقی نمانده باشد، خدا مردی از اهل‌بیت مرا بر‌می‌انگیزد تا دنیا را پر از عدل و داد کند؛ چنانکه از ستم پر شده است».[19]
3. ابوسعید خدری می‌گوید: «پیامبر (ص) فرمود: مهدی ما بلندپیشانی و باریک‌بینی است. زمین را پراز عدل و داد می‌کند؛ چنانکه از ظلم و ستم پر شده است. مدت هفت سال حکومت می‌کند».[20]

نام دوازده امام در روایات اهل‌سنت
علاوه بر این تعدادی از علمای بزرگ اهل‌سنت، احادیث نام‌های دوازده امام را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند. ما در اینجا به چند مورد از این احادیث اشاره می‌کنیم:
1. ابوالفتح محمد بن الفوارس در کتاب «اربعین» از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده است: «وقتی که خدای تعالی حضرت ابراهیم (ع) را آفرید پرده را از جلوی چشم او کنار زد. در این هنگام او نگریست و نوری را دید. از خدای تعالی پرسید که این نور چیست؟‌ خدای تعالی فرمود: این نور محمد (ص) برگزیده‌ام است. باز پرسید، در کنار آن، نور دیگری می‌بینم؟ فرمود: ای ابراهیم! این نور علی (ع) یاور دینم است. باز پرسید: در کنار آن دو، نور دیگر می‌بینم؟ فرمود: این نور فاطمه (س) است که بعد از پدر و شوهرش است. به سبب او دوستدارانش (از آتش) آزاد شده‌اند. باز ابراهیم پرسید: دو نور دیگر در کنار نورهای سه گانه می‌بینم؟ فرمود: ای ابراهیم! این دو حسن و حسین‌اند که بعد از نور پدر، مادر و جدشان قرار دارند. ابراهیم عرض کرد: بار خدایا 9 نور دیگر می‌بینم که نورهای پنجگانه را احاط کرده‌اند. فرمود: ای ابراهیم! اینان امامان از فرزندان آن‌ها هستند. پرسید: چگونه شناخته می‌شوند؟ فرمود: ای ابراهیم! اولشان علی بن الحسین، پس از او محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن عسکری و مهدی محمد بن الحسن صاحب الزمان».[21]
2. ابن عباس از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند: «مردی یهودی که به او نعثل می‌گفتند، خدمت پیامبر رسید و گفت مسائلی در سینه‌ام خلجان می‌کند که می‌خواهم بپرسم. در ضمن گفتگو از پیامبر پرسید وصی تو کیست؟ حضرت فرمود: وصی من علی بن ابی طالب است. بعد از او دو سبطم حسن و حسین (ع) هستند و بعد از آن‌ها نه امام از صلب حسین (ع). یهودی گفت:‌ ای محمد! آن‌ها را برایم نام ببر. حضرت فرمود: بعد از حسین پسرش علی، بعد از علی پسرش محمد، بعد از محمد پسرش جعفر، بعد از جعفر پسرش موسی، بعد از موسی پسرش علی، بعد از علی پسرش محمد، بعد از محمد پسرش علی، بعد از علی پسرش حسن بعد از حسن پسرش حجت محمد مهدی است این‌ها دوازده نفرند».[22]
3. ابن عباس نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: «من، علی، حسن، حسین و نه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم. عبایه بن ربعی به طور مرفوع از پیامبر نقل کرده، که پیامبر فرمود: من سید پیامبران و علی سید اوصیا است. اوصیای بعد از من دوازده نفرند. اولشان علی و آخرشان قائم مهدی است».[23]

نتیجه‌ی سخن
علی رغم ادعای وهابیان وجود و صحت روایات مهدی (ع) از منظر اهل سنت امر قابل انکاری نیست. چرا که راویان احادیث مهدی (ع) از اهل‌سنت بسیارند. روایات مهدی نه تنها در کتاب‌های مهم اهل‌سنت ثبت شده است، بلکه بسیاری از بزرگان‌شان بر تواتر و صحت این روایات تصریح کرده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. على رضا على نورى، شناخت حضرت مهدى(عج)، قم، زمزم هدایت، چ سوم، 1385ش، ص 28.‏
[2]. غلامحسن محرمی، نگرشی تاریخی به حیات امام زمان(عج)، قم، پرتو ولایت، چ دوم، 1392ش، ص42.
[3] . ر.ک: آیهالله صافی گلپایگانی، نوید امن و امان، تهران،‌ دارالکتب الاسلامیه، ص91-92.
[4]. سید ثامر هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس، ترجمه مهدی علیزاده، قم، موسسه امام خمینی، چ اول، 1379ش، ص66.
[5]. ر.ک: العمیدی، ص66-68.
[6]. العمیدی، پیشین، ص72-76.
[7]. سیدهادى خسروشاهى، مصلح جهانى و مهدى موعود، تهران، انتشارات اطلاعات، چ دوم، 1374ش، ص 106.
[8]. همان، ص 113.
[9]. ر.ک: العمیدی، پیشین، ص 69.
[10]. علی نوری، پیشین، ص28.
[11]. ر. ک: مهدی پیشوائی، سیره پیشوایان، قم، انتشارات موسسه امام صادق، چ هشتم، 1378ش، ص 698.
[12]. العمیدی، پیشین، ص76.
[13]. همان، ص 76-80.
[14]. شیخ عبدالله مامقانی، مقیاس الهدایه فی علم الدرایه، قم، موسسه آل بیت لاحیاء التراث، چ اول، 1411ق، ج1، ص 108-112.
[15]. البیان فی اخبار صاحب الزمان، قم موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، چ ششم، 1417ق، ص124.
[16]. فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دار المعرفه، ج6، ص493 -494.
[17]. التاج الجامع للاصول، قاهره، داراحیاء الکتب العربیه، چ دوم، ج5، ص310.
[18]. ابی داود، سنن، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چ اول، 1410ق، ج2، ص 310.
[19] . همان.
[20]. همان، ص208
[21]. ابوالفتح، محمد بن ابی الفوارس، الاربعون، خطی، ص38؛ به نقل از محرمی، پیشین، ص94.
[22]. ابراهیم بن سعد الدین شافعی، ‏فرائد السمطین، بیروت، مؤسسه المحمود، چ اول، 1400ق، ج2، ص 132؛ قندوزی، ینابیع الموده لذوی القربی، قم، اسوه، چ دوم، 1422ق، ج3، ص281.
[23]. شافعی، پیشین، ج2، ص 133؛ قندوزی، پیشین، ح3، ص391.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا