منظور از کامل و همگانى بودن دین اسلام چیست؟
الف) کامل بودن:
دین کامل و تمام، یعنى مجموعه اى از قوانین الهى براى بشر تا روز قیامت که: 1. انسان را به هدف نهایى برساند؛ 2. به خارج از خودش (سایر مکاتب) احتیاج نداشته باشد.
ادیان الهى، بنا به نیاز امت ها و تناسب محیط زندگانى با هم مختلف بوده، هر دینى تکمیل شده دین قبلى است و چون اسلام، آخرین دین الهى است، تمام نیازمندى هاى بشر را براى هدایت و سعادت دارد.
بشر در دوران زندگى خود یک رشته نیازمندى هاى اصیل و ثابتى دارد و نیز در میان شئون زندگى بشر، مانند قوانین طبیعت، واقعیت هایى هست که گذشتِ زمان از اصالت آنها نمی کاهد، زیرا واقعیت، همیشه واقعیت است. اساس دین اسلام بر این حقایق نهاده شده و قوانین آن بر پایه نیازهاى تکوینى و فطرى انسانى مستقر گردیده است. بعضى از این قوانین ثابت و برخى دیگر نیز متغیر بوده و بنابه مصلحت روز از احکام کلى دین استنباط می شود، در نتیجه، چون تمامی نیازمندى هاى بشر براى هدایت و سعادت، در دین اسلام وجود دارد، می توان گفت که دینِ اسلام دین کاملى است.
آیه شریفه (الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِى)؛[12] امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. به این معناست که پیامبر(ص) با استفاده از نیروى وحى، آخرین مرحله کمال را با تمام شرایط و خصوصیات در اختیار بشرِ حق جو قرار داده و موانع کار را نیز از سر راه آنها برداشته، به طورى که دیگر هیچ نقصى تا قیامت براى راهنمایى انسان باقى نمانده است: (وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلَ لِکَلِمَـتِهِ)؛[13] و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل به حد تمام رسید، هیچ کس نمی تواند کلمات او را دگرگون سازد.[14]
ب) همگانى بودن دین اسلام:
برخى از دلایل همگانى بودن دین اسلام عبارتند از:
1. دین اسلام بر اساس فطرت انسان ها پایه گذارى شده و چون فطرت در همه انسان ها مشترک است، پس اسلام همگانى است؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ …)؛[15] پس روى خود را متوجه آیین پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونى در آفرینش الهى نیست. نتیجه این که دین همگانى است.
2. دین که همان مجموعه آیات الهى در قرآن است، به «نور»،[16] «کتاب مبین»[17] و «برهان»[18] تعبیر شده است. این نور براى همه افراد بشر لازم و مفید است، پس دین اسلام همگانى است؛ چنان که خداوند می فرماید (وَ مَا هِىَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْبَشَرِ)؛[19] (وَ مَا هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِّلْعَــلَمِینَ)[20] و اختصاصى به عصرى خاص و یا نژادى ویژه ندارد»؛ «وَ مَآ أَرْسَلْنَـکَ إِلاَّ کَآفَّهً لِّلنَّاسِ».[21]
3. قلمرو انذار پیامبر نیز همه افراد بشرند: (تَبَارَکَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیکُونَ لِلْعَــلَمِینَ نَذِیرًا)؛[22] زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد؛ (نذیراً للبشر)؛ نذیر براى بشر است.[23]
4. دعوت و ترغیب دین از همه انسان ها به تدبّر و تفکر، شاهد دیگرى بر جهانى بودن آن است: (أَفَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ)؛[24] چرا در قرآن تدبّر نمی کنید.
5. تَحدّى قرآن تا قیامت و اعتراف جهانیان به عجز از آفریدن اثرى همانند آن، دلیل دیگر بر جهانى بودن دین است.
6. اهداف دین (تزکیه، تعلیم، حکمت و تربیت) براى هدایتِ همگان است، هر چند افراد لایق از آن سود می برند: (الـم * ذَ لِکَ الْـکِتَـبُ لاَ رَیبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ)؛[25] [بزرگ است خداوندى که این کتاب عظیم را از حروف ساده الفبا به وجود آورد [آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. و … .[26]
—————
[12] مائده، آیه 3.
[13] انعام، آیه 115.
[14] ر.ک: المیزان، ترجمه حجتى کرمانى، ج 5، ص 278 ـ 283.
[15] روم، آیه 30.
[16] مائده، آیه 15.
[17] حجر، آیه 1.
[18] نساء، آیه 174.
[19] مدثر، آیه 31.
[20] قلم، آیه 52.
[21] سبأ، 28.
[22] فرقان، آیه 1.
[23] مدثر، آیه 36.
[24] محمد، آیه 24.
[25] بقره، آیه 1 ـ 2.
[26] ر.ک: عبدالله جوادى آملى، تسنیم، ج 1، ص 31 ـ 41.