مهدویت

ویژگیهاى عصر حکومت امام مهدى

دفعه دومی بود که از یک جوان چنین مطلبی را می شنیدم . چرا یک جوان باید چنین فکری در مورد امام زمانش و نهضت مقدس او داشته باشد?

چرا باید اینگونه در مورد حضرت بی اطلاع باشد. چرا اواینگونه فکر می کند که ابتدا باید زحمت خود را بکشد وثمره اش را ببیند بعد امام زمان (علیه‌السلام) ظهور کند.

شاید فکر می کند ظهور امام زمان (علیه‌السلام) مساوی با آخر دنیاست دیگر فرصتی برای رسیدن به آرزوهایش ندارد، یا شاید فکر می کند حضرت به زندگی مادی وپیشرفت تکنولوژی بی اعتناست و در زمان او نمی شود برای دنیا زحمت کشید.

این مطلب خیلی برای من آزار دهنده بود آیا این یک شبهه دیگر بود که دشمنان اهل بیت در بین جوانان خوب ما رواج داده بودند.

مدتی سعی کردم در تمام صحبتهایم بحث از مهدویت را داشته باشم، که سفارش بسیاری از علما هم همین بود وباز سعی کردم مسئله حکومت مهدوی ووضع بسامان آن را توضیح دهم که اصلا حکومت او حکومت امنیت وعدالت است ، چنان احوال آرام ومساعدی پیش می آید که هر کس می تواند بدون دغدغه سراغ شکوفا کردن استعدادهایش برود ولذت علم واقعی را در پناه امام معصوم احساس کند.

هر بار اشتیاق زیادی از مردم دریافت می کردم که نشان می داد مردم تشنه معرفت مهدوی می باشند و این‌که هنوز حق مطلب ادا نشده است.

تصمیم گرفتم تحقیقی در این زمینه انجام دهم که لا اقل ابهامهای این مسئله را از پیش چشم جستجو گران تا حدودی بردارد.

نوشته حاضر خلاصه ایست کامل از مباحث مربوط به حکومت حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) که از چند بعد: معنویت ، علم وآگاهی ، امنیت ، اقتصاد، ونهایتاً عدالت خاص زمان حکومت ایشان، موضوع را مورد بحث قرار می دهد. البته به ناچار برای آنکه محیط مناسبی برای بحث بوجود آید ابتدا کمی از آثاراجتماعی وسیاسی و حوادث قبل وحین ظهور حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و وظایف ما در این لحظات حساس سخنی به میان آمده است.

ان شاء الله مورد قبول درگاه احدیت بوده وبه امضای ولیش حضرت بقیه الله الاعظم (علیه‌السلام) برسد.

خدایا ما را چنان دیندار وصبور قرار بده که لایق مهدی فاطمه (سلام الله علیهما) باشیم آمین رب العالمین

فصل اول:

مقدمات تشکیل حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

زمانی که ظلم وبی عدالتی عرصه زمین را فرا گرفته وپشت انسانیت زیر این همه بار ومصیبت خم گشته است، هنوز در بین امتها وملتها سو سوی امیدی وجود دارد که مصلحی می آید وآنها را نجات می دهد. وآن زمانیست که مستکبران جهان موج نا امنی وجنگ را گسترش ، وبی دینی را در همه جا رواج داده اند. به طوریکه از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده که می‌فرمایند: «زمین چنان آکنده از ستم وبی داد می شود که کسی جرات ندارد خدا را بخواند»[1] و نیز می‌فرمایند: «دینداری صحیح چنان سخت می شود که گویا آتش در کف دست نگه داشتن است»[2]. واین مطلب بدین معناست که بحران آخر الزمان حتی سرزمینهای اسلام را رها نمی کند ومسلمانان را حتی در خانه های خویش راحت نمی گذارد. تا این‌که جنگ‌ها و درگیری‌ها به سرزمین‌های حجاز می‌رسد و به ظاهر مسلمان‌های حجاز بر سر قدرت با هم به نبرد می‌پردازند . ورود بحران حکومت در سرزمین حجاز مقدمه‌ای از مقدمات ظهور است.

1-1- بحران حکومت در حجاز

مهمترین بحران در سرزمینهای اسلامی ، بحران در سرزمین‌های حجاز است که تاثیر بسزایی بر کل عالم اسلام دارد. مخصوصا اینکه روایات، عدم حقانیت حکومتهای آن زمان را در حجاز اثبات می کند واین خود نور امیدی است برای مظلومان آن سرزمین ومنتظران عدالت در سرزمینهای دیگر، چنانچه در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) وضعیت حکومت حجاز در دوره نزدیک ظهور چنین بیان می شود:

«من یضمن لی موت عبد الله اضمن له القائم ثم قال : اذا مات عبد الله لم یجتمع الناس بعده علی احد ولم یتناه هذا الامر دون صاحبکم انشاء الله ویذهب ملک السنین ویسیر ملک الشهور والایام. فقلت : یطول ذلک ؟ قال: کلا؛ هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند من ظهور قائم را برای او ضمانت می کنم . سپس فرمود: وقتی عبد الله در گذشت مردم بعد از او با کسی برای حکومت توافق نمی کنند این اختلاف ودر گیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر ادامه می یابد وفرمانرواییهای چند ساله پایان یافته وحکومت چند ماه وچندین روزه فرا میرسد . سوال کردم آیا این ماجرا بطول می انجامد ؟ فرمود: هرگز.»[3]

یکی از مقدمات مهم ظهور حضرت مهدی (علیه‌السلام) پیدایش خلأ سیاسی وکشمکش بر سر فرمانروایی در سرزمین حجاز است. واین کشمکش با مرگ پادشاه ویا خلیفه ای رخ می دهد که برخی از روایات وی را «عبد الله» می نامند!

ظاهراً در زمان این پادشاه امنیت ظاهری وجود داشته ولی در باطن وضع بر مردم مخصوصا آل محمد (صلی الله علیه و آله) بسیار گران بوده بطوریکه مردم بعد از او دیگر حاضر نیستند زیر بار حاکم وپادشاهی بروند از این رو سلطه و خفقان قبلی را کاملاً مطرود می‌کنند . یعنی با وجودی که حکومت در بحران قرار می گیرد ولی مردم وضع مناسب تری نسبت به گذشته خواهند داشت.

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «زمانی که مردم در سرزمین عرفات در حال وقوف باشند سواری بر شتری سبک سیر به آنجا وارد می شود مرگ خلیفه را خبر می دهد وبا مرگ او فرج آل محمد (صلی الله علیه و آله) وگشایش کار تمام مردم فرا می رسد» .[4]

شاید منظور از شتر سبک سیر، وسایل پستی بسیار سریع باشد که نشان می دهد این خبر بسیار مهم است وخیلی زود به اطلاع همگان می رسد.

2-1- اولین حضور علنی حضرت مهدی(علیه‌السلام)

بحران موجود در حجاز، حکومت‌های فعلی را چنان تضعیف می کند که حضرت مهدی(علیه ‌السلام) می تواند نهضت خویش را به آسانی شروع کند . چه محلی برای شروع مناسب است؟ سرزمین مکه در آن موقع پر از مخالفین اهل بیت(علیهم‌السلام) است وحتی کسانی که بر سر حکومت نزاع وکشمکش دارند مقصد اصلی شان مکه است. پس آن‌جا نمی‌تواند محل مناسبی برای شروع باشد. باید جایی باشد که اولاً: شیعیان وحامیان وی وجود داشته باشند وثانیا: از لحاظ استراتژیکی محل مناسبی برای اعلام حضور باشد، یعنی هم دور افتاده وغیر قابل دسترس نباشد وهم دارای اهمیت برای جهان اسلام باشد.

مدینه، شهر رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) واجد تمام شرایط است. از مدینه شروع می کند ، وشیعیان را آگاه می کند وخبر کم کم به بیرون راه پیدا می کند .

حکومت ضعیف فعلی، خود را از مقابله با امام زمان (علیه‌السلام) آنهم در چنین مکانی ، حرم جدش رسول الله (صلی الله علیه و آله) عاجز می بیند ودست به دامن دولتهای بزرگتر می شود کاری که معمولا دولتهای ضعیف ودست نشانده انجام می دهند.

اما دولتهای بزرگتر چه می کنند؟ مثل همیشه بدون دخالت مستقیم، یکی از مهره های خود را مسلح کرده به سمت حجاز می‌فرستند؟ و او کسی جز سفیانی نیست، فرزند ابو سفیان فرزند هند جگر خوار .

امیر المومنین (علیه السلام): می‌فرمایند: «فرزند هند جگر خوار از وادی یابس (دره خشک) خروج می کند او مردی چهار شانه وبد قیافه ، دارای سری بزرگ ، بر صورت او اثر آبله پیداست وقتی او را می‌بینی می‌پنداری که یک چشم دارد نامش عثمان ونام پدرش عنبسه، او از فرزندان ابو سفیان است».[5]

اما چگونه است که دولتهای بزرگ چنین کسی را که از خود اعراب است برای مبارزه انتخاب می کنند؟

در کتاب غیبت شیخ طوسی(ره) از بشر بن غالب که از اصحاب امیر المومنین (علیه‌السلام) است چنین روایت شده:

«سفیانی در حالیکه رهبری گروهی را بر عهده دارد ومانند مسیحیان صلیب به گردن آویخته از سرزمین رومیان روی می آورد»[6]

از این حدیث نتیجه می‌گیریم که سفیانی فرهنگ وآموزش غربی دارد وچه بسا همانجا رشد ونمو کرده باشد. پر واضح است که مراد از رومیان، سرزمینهای غرب است که دین مسیحیت دارند که در آن زمان امپراطوری روم هم شامل همه آن کشور ها بوده است. یعنی سفیانی به عنوان مزدور غرب عمل می کند.

لشگر سفیانی به سمت مدینه حرکت می کند

امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «سفیانی وهمراهان وی ظاهر می شوند و او هیچ غم واندیشه ای جز غلبه بر خاندان پیامبر(علیهم‌السلام) وپیروان آنها ندارد وسفیانی گروهی را رهسپار مدینه می کند وآنها مردی را در آنجا به قتل می رسانند ومهدی(علیه‌السلام) و منصور از آنجا می‌گریزند و آل پیامبر(علیهم‌السلام) از کوچک و بزرگ دستگیر می شوند کسی باقی نمی ماند مگر اینکه دستگیر وزندانی می شود سپاه سفیانی به جستجوی آن دو مرد می پردازد ومهدی بنا به روش موسی وبا اضطراب بیرون می‌آید تا آنکه وارد مکه می شود».[7]

3-1- حضرت مهدی(علیه‌السلام) در مکه

1-3-1-. اولین نشانه ظهور

« وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ ؛ اگر میدیدی آن لحظه ای را که فریادشان بلند می شود اما نمی توانند بگریزند وآنها از جای نزدیکی گرفته می شوند».[8]

از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد این آیه نقل شده که: «منظور لشگریان سفیانی هستند که از مدینه به سمت مکه خروج می‌کنند و در بین راه در صحرای بیداء زمین، آن‌ها را به درون خود می‌کشاند».[9]

لشگریان فرستاده شده توسط سفیانی به تعقیب حضرت مهدی(علیه‌السلام) به طرف مکه حرکت می کنند وخود خبر ندارند که گرفتار وعده قطعی خداوند می شوند که این وعده چیزی جز این نیست که زمین شکافته می‌شود و آن‌ها را به کام خود فرو میبرد.

2-3-1- دومین نشانه ظهور

« إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ؛ اگر ما اراده کنیم از آسمان برای آنان آیه ای نازل می‌کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.» [10]

بعد از فرو رفتن لشکر سفیانی نوبت به ندای آسمانی می رسد که اینهم از نشانه‌های قطعی ظهور است. که این ندا را همه مردم جهان هر کسی به زبان خودش می‌شنود وصدایی پر طنین که خواب غافلان را از هم بپاشد به ناچار این سوال بر سر زبانها می افتد که مهدی کیست؟ چه می خواهد؟ الان کجاست؟ …

امام صادق علیه السلام: «منادی از آسمان نام صاحب این امر را بانگ می زند که فرمانروایی از آن فلانی فرزند فلان است پس کشتار برای چیست؟»[11]

ونیز آن حضرت فرمود: «دو صیحه رخ می دهد: “یکی در آغاز شب ودیگری در پایان شب دوم” . هشام بن سالم گوید: پرسیدم چگونه است؟ فرمود: «صیحه ای از آسمان است وصیحه دیگر از سوی ابلیس» . پرسیدم:چگونه این یکی از دیگری باز شناخته میشود؟ فرمود: «کسی که به آن گوش فرا دهد پیش از آنکه بوجود آید آنرا تشخیص می دهد.»[12]

3-3-1- اعلام ظهور

امام زین العابدین (علیه السلام): «حضرت مهدی(علیه‌السلام) از گردنه کوه طوی با سیصدو سیزده مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر فرود می آید تا آنکه وارد مسجد الحرام شود ودر مقام ابراهیم چهار رکعت نماز می گزارد وبه حجر الاسود تکیه می دهد وپس از حمد وثنای خدا ویاد پیامبر ودرود بر او لب به سخن می گشاید بگونه ای که احدی چنان سخن نگفته باشد ونخستین کسانی که با او دست بیعت می دهند جبرئیل ومیکایل می باشند»[13]

4-1- شناسایی ظهور

امام صادق(علیه‌السلام) به مفضل فرمود: چرا گریه می کنی؟ عرض کردم: چگونه گریه نکنم، در حالیکه شما می فرمایید دوازده پرچم بر افراشته می شود که هیچ کدام از دیگری شناخته نمی شود، پس تکلیف ما در آن زمان چیست؟ آنگاه امام صادق (علیه‌السلام) به خورشید که داخل ایوان می‌درخشید نگریست وفرمود: ای ابو عبدالله این خورشید را می بینی؟ عرض کردم : آری. فرمود:بخدا سوگند امر قائم ما از این خورشید روشن تر است.[14]

آری! اشتباهی در کار نیست، امر ظهور بسیار دقیق و لطیف است، این ما هستیم که باید از خودمان به صورت صحیح نگه‌داری کنیم. و با یک یقین استوار در این دایره باقی بمانیم، تا هنگام ظهور او را خوب درک کنیم و جان بر کف به سویش بشتابیم.

امام باقر(علیه‌السلام) فرمود: «کسی که قائم ما را درک کند ودر کنارش شهید شود اجر دوشهید در حالت معمولی به او داده می شود اما کسی که در کنار او یکی از دشمنانش را بکشد اجر بیست شهید به او داده می شود»[15]

فصل دوم:

ویژگیهای دوران حکومت

ویژگیهای حکومت حضرت مهدی (علیه‌السلام) را فقط با قرار گرفتن در آن عصر می توان درک کرد که واقعا منظور از (حیات طیبة) که در قرآن به آن پرداخته شده چیست؟ عصر حکومت حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفداه) عصر شکوفایی جوامع بشری در ابعاد مختلف معنوی، علمی، امنیتی، و اقتصادی است. حکومت آن حضرت که با برچیده شدن کاخ ظلم مستکبران و جنایتکاران جهان و گسترش عدل و قسط در سراسر عالم پایه‌گذاری خواهد شد، نهایت آرزوی همه انسان‌های عدالت خواه در سراسر جهان بوده و هست. در این فصل به بررسی ویژگی‌های مختلف حکومت حضرت مهدی(علیه‌السلام) می‌پردازیم.

1-2ـ معنویت وفرهنگ

امیر المومنین (علیه السلام)می‌فرمایند: «یا مالک بن ضمره! کیف انت اذا اختلفت الشیعه؟ فقلت : یا امیر المومنین ما عند ذلک من خیر. قال: الخیر کله عند ذلک ، یا مالک عند ذلک یقوم قائمنا… ثم یجمعهم الله علی امر واحد؛ ای مالک بن ضمره! چگونه خواهی بود هنگامی که شیعه اختلاف کنند. گفتم: یا امیر المومنین در این دوره خیری نیست . امام فرمودند: تمام نیکی در آن روزگار است ای مالک در آن زمان قائم ما قیام کند …. سپس همه را بر یک امر وعقیده گرد آورد.»[16]

برای تشکیل یک جامعه واحد ، وجود جهان‌بینی واعتقاد واحد ضروری است. حضرت امیر المومنین (علیه‌السلام) با بیان این ویژگی قیام قائم، تشکیل یک جامعه واحد را مصداق تمام خیر معرفی می کنند ، جامعه ای که آرزوی دیرینه مسلمین و وعده الهی است: «لیظهره علی الدین کله»[17] .

هیچ یهودی ومسیحی نمی ماند مگر اینکه در حکومت حضرت مهدی(علیه‌السلام) مسلمان می‌شود و به امامت او ایمان می‌آورد . چه اینکه از امام باقر(علیه‌السلام) نیز در ذیل آیه شریفه:«وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ؛ هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر اینکه قبل از مرگش به او ایمان می آورد.» [18]

چنین نقل شده است: «حضرت عیسی(علیه‌السلام) قبل از وقوع قیامت به این دنیا نازل می‌شود وهیچ یک از یهودیان ومسیحیان نیستند مگر اینکه قبل از مرگش به عیسی ایمان می‌آورند و همه پشت سر مهدی(علیه‌السلام) نماز می گذارند»[19]

2-2 – علم ومعرفت

قبل از شروع این ویژگی ابتدا باید منظور از علم روشن شود.

علم واقعی چیست؟ کجا می‌توان به آن دست یافت؟ آیا بشر جایی دارد که بتواند علوم مختلفه و بی‌نهایت دنیا راکامل و واضح دریافت کند؟ آیا بشراجازه دارد به علمهای بیشتری دسترسی پیدا کند؟ آیا این علم محدود دردنیای فیزیکی است یا ماوراء طبیعت را هم شامل می‌شود.این محدوده بشر رافقط خدا تعیین می کند که نقطه اوج وکمال این اشرف مخلوقات چقدر است:«وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ؛ ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیان‌گر همه چیز است ومایه هدایت ورحمت وبشارت برای مسلمانان است.» [20]

اگر قرآن بیان گر همه چیز است مطلقا همه چیز لکل شیء، وراه هدایت وکمال اسلام آورندگان در آن بیان شده ، علم کل ماده وماوراء ماده علم سعادت علم زندگی برتر پس آفریننده ما حد بسیار بالایی را پیش روی ما اجازه داده فقط یک نقطه خالی باقی مانده یک مسئله که اگر موجود می بود دیگر مسلمانان همه چیز در اختیار داشتند آن یک معلم اصیل قرآن است که این همه چیز را برای بشر بیان کند ،

چون خود رسول الله (صلی الله علیه و آله) وسلم فرمودند:«انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا ، کتاب الله وعترتی اهل بیتی، وانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض ؛ من دو چیز گرانبها در بین شما باقی می گذارم مادامی که به آنها تمسک کنید گمراه نخواهید شد و آن دو کتاب خدا واهل بیتم هستند که هیچ زمان از هم جدا نمی شوند تا زمانی که در حوض در روز قیامت بر من وارد شوند.» [21]

ما از دو چیز گرانبهایی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وسلم برای بما به ارمغان گذاشت فقط یکی را در دسترس مستقیم داریم. ممکن است گفته شود در حال حاضر هم تفسیر های زیاد وگوناگونی در مورد قرآن است. در جواب باید گفت:

مولی الموحدین حضرت امیر المومنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند:«ویعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرای ؛ (مهدی) رای ها ونظر ها وافکار را به قر آن باز گرداند پس از آنکه قر آن را به رایها ونظر ها وافکار خود باز گردانده باشند.» [22]

1-2-2- علم جامعه ساز

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند:«اذا قام قائمنا (علیه‌السلام) وضع یده علی رؤوس الناس فجمع بها عقولهم وکملت بها احلامهم ؛ زمانی که قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان خدا قرار می دهد پس عقلهایشان را کامل وافکارشان را پرورده وتکمیل می کند. »[23]

آن فضای آرام وعدالت گسترده وعده داده شده چطور بین مردم رواج پیدا می کند ؟ ممکن است توهم شود که حضر ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با قدرت امامت وولایت خود مانع از ظلم کردن مردم می‌شود وجلو اعمال اختیاری مردم را می‌گیرد اما این کلام نورانی امام باقر (علیه‌السلام) به ما می آموزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) فقط عقلهای مردم را کامل می کنند یعنی با علومی که از قرآن برای مردم روشن می کنند علم واقعی را در دسترس آنها قرار می دهند وسپس این خود مردم هستند که بعد از اینکه عقلهایشان کامل گردید درک می کنند که زندگی بهتر چیست ولذت واقعی کداماست. بله این درک به برکت دست مبارک امامشان است که این خاصیت وجود امام در بین مردم می‌باشد خاصیت ارتباط مستقیم واسطه فیض الهی با مردم که اگر جریان حکومت اسلامی بعد از رسول الله (صلی الله علی و اله وسلم) مسیر اصلی خود را طی می کرد وامامان در بین مردم حکومت واقعی می داشتند وعلم را به مردم می آموختند چه بسار وضعیت علم مردم در حال حاضر در همین حدود که حدیث می فرماید می بود. ومسلمانی جامعه ای سالم برای مسلمانان ساخته بود.

آیا می توان باور کرد که بشر اینقدر از مسیر اصلی خلقت دور شده باشد آیا می توان قبول کرد ما مثل گله ای سر گردان بدون چوپان به این سو وآن سو بدون هیچ هدفی می رویم مگر ما چقدر از علم واقعی عقب افتاده ایم؟ انی حدیث را ازامام صادق (علیه‌السلام) بشنویم:«علم بیست وهفت حرف است پس همه آن چیزی که تا کنون انبیا آورده اند دو حرف است پس تا کنون مردم بیش از این دو حرف نیاموخته اند زمانی که قائم ما قیام کند بیست وپنج حرف را برای مردم نشر می دهد ودو حرف قبلی را هم ضمیمه آن می کند تا بیست وهفت حرف کاملا بین مردم گسترده شود»[24]

مگر این سلاطین ظالم زمان ائمه معصومین (علیهم السلام) فرصتی به خلق خدا برای پیشرف ودریافت علم می دادند به جز اندکی از اصحاب خاص ائمه هدی (علیم‌السلام) که در ارتباط دقیق و مستقیم با آنها بودند دیگر کسی از علم واقعی بهره ای نبرد به طوری که امام صادق(علیه‌السلام) تقریبا یک قرن بعد از رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: تا کنون دو قسمت علم بیشتر بیان نشده است. ظاهرا حضرت مقصودشان این بود که بعد از من هم فرزندانم فرصتی برای بیان بقیه علم پیدا نمی کنند تا زمان مهدی موعود که بقیه علم را او برای مردم بیان کند.

3-2-2- دانشمندان به سوی علم واقعی

وقتی حضرت موسی (علیه‌السلام) به پیامبری مبعوث شد جمعی از ساحران چیره دست وماهر در مقابل او بودند ، چون سحر در آن زمان رونق وپیشرفت فراوان داشت لذا حضرت موسی با سلاحی خدایی برای مقابله با مهمترین قدرت بشر در آن زمان مبعوث شد که دیگر برای هیچ کس شکی باقی نماند، چنان شد که همه دیدند عصای حضرت موسی(علیه‌السلام) اژدهایی شد وهمه مارهای ساحران را بلعید وساحران فهمیدند این کار از جنس کار خودشان نیست وخیلی زود ایمان آوردند.

حضرت عیسی(علیه‌السلام) که مرده زنده می کرد و مریض را شفا می‌داد ، در زمانی بود که علم طب رونق وپیشرفت فراوان داشت لذا علمای طب قدرت ماوراء الطبیعه او را دیدند وبه وی ایمان آوردند.

قرآن هم که کلام جاودانه خداوند است و دارای فصاحت وبلاغت شگفت انگیزی می باشد در زمانی که شعر وادبیات رونق داشت ظهور نمود.

در زمان ظهور امام عصر(علیه‌السلام) نیز می توان گفت که علم مادی بسیار پیشرفت کرده و ماهواره ها و رایانه ها کارهای شگفت انگیزی می نمایند امام وقتی امام زمان(علیه‌السلام) نمادی از علم بیاورد که مثلاً بدون هیچ گیرنده یا فرستنده ای چهره مبارک آن حضرت در تمام دنیا رویت شود یا بدون هیچ دستگاهی صدای نازنین آن حضرت به گوش همه برسد آن هم هر قومی به زبان خودشان ویا یاران حضرت بدون هیچ تجهیزاتی مانند هواپیما و… روی ابر ها سوار شوند وبه طرف کعبه بروند، مسلما اولین کسانی که متوجه این علوم خارق العاده می‌شوند همان دانشمندان ومخترعین پیشرفته روز هستند که در مقابل این معجزات خاضع خواهند شد وسلاحهای خود را بی اثر وبی مقدار در مقابل چنین نیروی می‌انگارند. اصلا دیگر برای سلاحهای پیشرفته ارزشی باقی نمی ماند .

3-2- امنیت

1-3-2- . وضعیت گردنکشان وستمکاران در زمان حکومت

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند:«الثانی عشر منا اهل البیت سهّل الله له کل عسیر… ویبیر به کلّ جبار عنید ، ویهلک علی یده کل شیطان مرید ؛ خداوند برای دوازدهمین از خاندان ما هر دشواری را آسان می‌گرداند … و به دست او هر جبّار سختی نابود می شود و هر شیطان سرکشی هلاک می شود.» [25]

از خصوصیات بارز انقلاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سازش ناپذیری حضرت است یعنی از اجرای حدود واحکام الهی ومبارزه با ستمگران قاطعیتی خدایی دارد. وهیچ چشم پوشی ومسامحه‌ای در کار او نیست . معیار پاکسازی همه اجتماعات بشری همین است. تبلیغات دشمنان داخلی وخارجی وتکفیرهای داخلی وارتجاعی در او هیچ اثری نمی گذارد. چنانچه زراره از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد حضرت می پرسد: آیا قائم(علیه‌السلام) به سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مردم رفتار می کند؟ امام می فرمایند : هیهات هیهات، ای زراره ! به سیره او رفتار نمی کند . پرسیدم : فدایت شوم چرا؟ فرمود: پیامبر خدا با نیکی در میان امت خود رفتار می کرد وبا مردم انس می گرفت وقائم باکشتار رفتار می کند وتوبه کسی را نمی پذیرد او با عهد نامه ای که با خود دارد به این کار مامور می گردد وای بر کسی که با او دشمنی کند.[26]

2-3-2- وضعیت منافقان در زمان حکومت

یکی از مشکلات مهم واساسی هر انقلاب عناصر منافق ودورویی است که اصولی و بنیادی فکر می کنند و همه گیر بودن انقلاب را درک کرده وستیز آشکار با آن را غیر ممکن می‌شناسند . این افراد به ظاهر حرکت نوین را می پذیرند، اما در باطن به هر گونه کار شکنی وخرابکاری دست می‌زنند وامنیت جامعه را بهم می زنند.لیکن در عصر ظهور حضرت ولی عصر(علیه‌السلام) مأمور به باطن است. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

«لن تذهب الدنیا حتی یخرج رجل منا اهل البیت یحکم بحکم داود وآل داود لا یسال الناس بینه ؛ دنیا پایان نمی پذیرد تا مردی از خاندان ما قیام کند که چون داود وآل داود قضاوت کند واز کسی (برای قضاوت) دلیلی نمی خواهد.» [27]

یعنی بر حسب باطن وضمیر پاک خویش حکم می کند وخدا حکم را به او الهام می کند . حضرت نقشه های پنهانی هر گروه را می‌داند ودوست ودشمن خود را با نگاه خواهد شناخت.

«یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ؛ مجرمان از چهره هایشان شناخته می شوند وآنگاه آنها را از موهای پیش سر و پاهایشان میگیرند.» [28]

یکی از اصحاب امام صادق(علیه‌السلام) می‌گوید: امام در مورد این آیه از من پرسیدند که در باره آن چه می‌گویند؟ عرض کردم: چنین می پندارند که خداوند تبارک وتعالی مجرمان را از روی چهره شان می شناسد وموهای پیش سر وپاهایشان را می گیرد ودر آتش می افکند. حضرت به من فرمودند: چطور خداوند تبارک وتعالی نیاز به شناخت خلق دارد در حالیکه خود او آنها را خلق کرده است؟ عرض کردم فدایت شوم پس آن چیست؟ فرمود: وقتی قائم ما قیام می کند خداوند به او قدرت چهره شناسی می دهد پس بر کافر امر می کند وموهای پیش سر وپاهایش را می گیرد.[29]

3-3-2- تحقق امنیت

در بیان امنیت جامعه مهدوی احادیث فراوان ذکر شده که هر کدام مطلبی خاص مورد عنایت دارد. بهر حال حکومت معصوم است ومعصوم عاری از اشتباه، در اینجا به سه حدیث از آن احادیث که مطالب جالبی را در بر دارد بسنده می کنیم.

یکی از یاران امام صادق (علیه‌السلام) می‌گوید: روزی ابوحنیفه نزد امام صادق آمد حضرت خطاب به او فرمود: این آیه که می فرماید «سِیرُوا فِیهَا لَیَالِیَ وَأَیَّامًا آمِنِینَ؛ در زمین شبانه روز سیر کنید در حالی که در امان باشید»[30]، درباره چه سرزمینی است؟

ابو حنیفه گفت: گمان دارم بین مکه ومدینه باشد.

حضرت به یارانش رو کرد وفرمود: آیا میدانید که در بین این راه مردم مورد تعرض راهزنان قرار می‌گیرند واموال آنان به غارت برده می‌شود وافراد امنیت ندارند و کشته می‌گردند؟

اصحاب پاسخ دادند : آری چنین است،در این هنگام ابو حنیفه سکوت کرد.

حضرت بار دیگر از او پرسید: این آیه که خداوند می فرماید «ومن دخله کان آمنا؛[31] هر کس در آن وارد شود در امان خواهد بود» درباره کدام نقطه از زمین است؟

ابوحنیفه گفت: کعبه است.

امام فرمود: آیا می دانی که حجاج بن یوسف ثقفی کعبه را برای سر کوبی ابن زبیر به منجنیق بست واو را کشت آیا او در جای امن بود؟

ابو حنیفه سکوت کرد ودیگر هیچ نگفت.

چون از جلسه بیرون رفت ابو بکر حضرمی به حضرت عرض کرد: فدایت شوم پاسخ این دو پرسش چیست؟

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «ای ابابکر! مراد از آیه اول همراهی با قائم ما اهل بیت است. نیز سخن که فرمود « هر کس در آن وارد شود در امان است» یعنی کسی که دست بیعت به او دهد ودر بیعت حضرتش وارد شود واز اصحاب ویاران حضرتش گردد در امان خواهد بود.»[32]

ابو امامه باهلی می‌گوید: روزی پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) برای ما خطبه خواند ودر پایان آن فرمود: «پیشوای مردم در آن زمان مردی صالح است در آن عصر به گوسفند وگاو تعدی نمی شود وکینه ها از سینه ها زدوده می شود افسار را از دهان حیوان بر می دارند کودک دستش را در دهان درنده می گذارد ولی حیوا ن آزاری به او نمی رساند…»[33]

ونهایتاً در مورد امنیت آن زمان حدیث زیبایی از امام باقر (علیه‌السلام) بیان می شود که حضرت فرمود: « به خدا سوگند یاران مهدی(علیه‌السلام) آن اندازه می جنگند تا خدا به یگانگی پرستیده شود وبه او شرک نورزند وتا آنجا که پیر زنی سال‌خورده وناتوان از این سوی جهان به آن سوی رهسپار شود وکسی متعرض او نشود».[34]

4-2- اقتصاد

1-4-2- عدالت جامعه ، وبهبود اقتصاد مردم

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:«ان الناس یستغنون اذا اعدل بینهم؛ مردم بی نیاز می‌گردند آنگاه که عدالت میانشان حاکم باشد.»[35]

عدالت واقتصاد دو اصل بسیار مهم هستند که در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند زیرا اجرای دقیق عدالت برای از میان بردن اعمال ظالمانه وغاصبانه در اداره زندگی جامعه است، تا قویها حق ضعیفان را نخورند وآنان را محروم نسازند واین در زمان ما کاملا قابل درک است که چه از دشمنان داخلی وچه خارجی ضربه هایی بر پیکر قشر ضعیف جامع وارد می شود، والا طبق فرموده امام کاظم (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «خداوند همه ثروتها را میان مردم تقسیم کرده است وبه هر کس حقش را داده است».[36]

حضرت مهدی (علیه‌السلام) با اجرای اصل عدالت اجتماعی وبر پایی قسط قرآنی که خود او مفسر قرآن است همگان را به زندگی سالم و سامان یافته می‌رساند. در مورد دشمنان داخلی ، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مامور به باطن هستند وبرای محاکمه واز بین بردنشان نیازی به شاهد ودلیل ندارند اما دشمنان خارجی در صف جهاد ونبرد تکلیفشان مشخص می شود.

کشورهای پیشرفته وثروتمند که برای ادامه زندگی مرفه خود نیاز به وجود کشورهای ضعیف دارند از دشمنان خارجی حضرت محسوب می‌شوند . چون اگر کشورهای ضعیف نباشند محصولات و کالاهایشان بدون مشتری وبازار می‌ماند . اصلاً کشورهای پیشرفته مانع پیشرفت اقتصاد وفن آوری وحتی فرهنگ در کشورهای ضعیف هستند، واز بین رفتن آنها راهی است به سوی بی نیازی مردم در سطح جهانی وبهبود اقتصاد همه جوامع می باشد.

2-4-2- عمران وآبادی زمین

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:«یتنعمّ ُامتی فی زمن المهدی(علیه‌السلام) نعمة لم یتنعموا قبلها قطّ ، یرسل السّماء علیهم مدراراً ولا تدع الارض شیئا من نباتها الا اخرجته… ؛ امت من در زمان مهدی(علیه‌السلام) به نعمتهایی دست می‌یابند که پیش از آن در هیچ دوره ای دست نیافته بودند ودر آن روزگار آسمان باران فراوان دهد ، وزمین هیچ روییدنی در دل خود نگاه ندارد. »[37]

این بیان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در حقیقت تفسیر بسیار روشن یکی از آیات الهی قرآن کریم است. ممکن است کسی در ابتدا این مطلب به ذهنش برسد که چرا این اتفاق می‌افتد دلیلش چیست؟ اصلا چرا مخصوص زمان ظهور است ودر زمان غیبت چنین اتفاقی نمی افتد؟

جواب سوال اول با بیان آیه قرآن روشن می شود:«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ ؛ اگر مردم آبادیها ایمان آورده وتقوا پیشه ساخته بودند برکات آسمان وزمین را به رویشان می گشودیم.» [38]

اما در جواب به سوال دوم، ابتدا به این حدیث را بیان می‌کنیم:

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت؛ اگر زمین بدون امام باشد در خود فرو رود(نظم آن از هم می پاشد).» [39]

همین وجود امام زمان بر روی کره خاکی کافی است که زمین اهلش را هلاک نکند یعنی این موهبتی است که زمین بخاطر وجود حضرت مهدی (علیه‌السلام) ولو اینکه در پس پرده غیبت باشد در اختیار مردم می‌گذارد حال حساب کنید وقتی آقا ظهور نمایند و زمین را از این همه ظلم وبیداد که روی آن صورت می‌گیرد پاک کنند این ظهور عزیز فاطمه چه اثری بر زمین می گذارد وزمین چه نعمتی را برای مردم مهیّا می‌کند. به حدیث زیر توجه کنید:

حضرت امیر المومنین (علیه السلام) می‌فرمایند:«وَتُخرَجُ لَهُ الاَرضَ اَفالیذَ کبَِدِها وَ تَلقی اِلَیهِ سلما مقالیدها…؛ زمین آنچه را در اعماق خویش از گنجها وطلاها دارد برای وی بیرون می دهد وهمه امکانات وبرکات خویش را در اختیار او می گذارد.» [40]

3-4-2- جامعه ای بدون فقیر

بعضی از احادیث خبر از مناسب بودن وضع اقتصادی مردم به صورت فوق العاده می دهند . که نه تنها فقیری در جامعه باقی نمی‌ماند بلکه از نظر رفاهی مردم در وضع عالی قرار می‌گیرند واین نشان می‌دهد که زمین واقعا برای همه مردم آفریده شده است وامکانات فراوان برای انسان خلق شده تا یک زندگی راحت زیر سایه حکومت امام معصوم(علیه‌السلام) داشته باشد

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند:«امام مهدی(علیه‌السلام) در سال دو بار به مردم مال می بخشد ودر ماه دوبار امور معیشت به آنان می دهد… تا نیازمندی به زکات باقی نماند، و صاحبان زکات، زکاتشان را نزد محتاجان آورند، و ایشان نپذیرند ، پس اینان زکات خویش در کیسه هایی نهند ودر اطراف خانه ها بگردند . مردم بیرون آیند و گویند : ما را نیازی به پول شما نیست [تا اینجا که] پس اموال اهل دنیا همه اش در نزد مهدی (علیه‌السلام) جمع شود… پس او دست به بخشش گشاید که احدی چنین بخششی نکرده است.» [41]

5-2- عدالت معصوم

امیر المومنین (علیه السلام) می‌فرمایند:«فیریکم کیف عدل السیره ویحیی میت الکتاب والسنه ؛ پس حضرت قائم عدالت واقعی را به شما نشان خواهد داد که چگونه است واحکام قرآن وسنت را که متروک مانده، زنده خواهد نمود.» [42]

ما هنوز مزه عدالت واقعی را نچشیده‌ایم وگرنه لحظه‌ای از دعا برای ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) فروگذار نمی‌کردیم.

لحظه‌ها و ساعت‌ها به سرعت پس از یکدیگر می‌گذرند و ما در فکر روز و شب خود هستیم . آیاواقعا زندگی می کنیم؟!

امام کاظم (علیه‌السلام) پیرامون این آیه شریفه (یحیی الارض بعد موتها) می‌فرمایند: این زنده کردن زمین با باران نیست بلکه خداوند مردانی را بر می انگیزد تا عدالت را زنده کنند ، پس زمین در پرتو عدل زنده می شود ، اجرای حد در زمین خدا مفید تر از چهل روز بارندگی است.»[43]

مولایمان در لحظات نخستین پس از ولادت، زبان به سخن گشودند ودر همان ابتدا پس از گواهی به یکتایی خداوند ورسالت حضرت خاتم الانبیا و امامت همه امامان چنین فرمودند:«اللهمَ اَنجِز ما وَعَدتَنی ، وَاَتمِم لی اَمری، وَثبّت وَطأتی ، وَأملاء الارض بی عدلاً وَقسطاً؛ بار خدایا ! به آنچه به من وعده دادی وفا کن و امر مرا به کمال برسان، وگامهای مرا استوار بدار، و زمین را بدست من آکنده از عدل و داد ساز.»

پس ما هم دست به دعا برداریم و می‌گوییم: بار خدایا! این بلای غیبت و دوری از امام معصوم برای ما بسیار سنگین وعظیم است وبیچارگی ما بسیار روشن، پرده ها دریده شده وامیدمان رو به ناامیدی است. زمین با همه وسعتش بر ماتنگ گشته و آسمان رحمتش را از ما منع نموده است، وتنها تو یاری دهنده مایی . ما نبود اماممان را به تو شکایت می کنیم، ودر هر سخت وراحتی بر تو اتکا می‌کنیم . معبودا! بر محمد واهل بیت طاهرینش درود فرست که صاحبان امرت هستند واطاعتشان بر ما واجب است، وتو بوسیله این اطاعت مقامشان را به ما شناساندی. پس خالق ما! به حق این عزیزان قَسَمَت می دهیم در کمتر از چشم به هم زدنی در امر ظهور مولایمان تعجیل فرما.

——————————————————————————–
[1]- بحار الانوار، علامه مجلسی :51/68

[2]- بحار الانوار: 52/124

[3]- غیبت طوسی: ص 447

[4]- بحار الانوار : 52/240

[5]- بحار الانوار: 52/205

[6]- غیبت طوسی: ص463

[7] – بحارالانوار: ج 52، ص 222.

[8]- سوره سبا: 51

[9] – بحارالانوار: ج 52، ص 186.

[10]- سوره شعراء: 4

[11]- بحار الانوار: 52/296

[12]- بحار الانوار: 52/295

[13]- بحار الانوار: 52/307

[14]- بحار الانوار: 52/281

[15]- وسائل الشیعه: 27/168

[16]- غیبت نعمانی : 206

[17]- سوره توبه، آیه 33

[18]- نساء ، 159

[19]- تفسیر علی بن ابراهیم قمی: 1/158

[20]- سوره نحل،آیه 89

[21]- وسائل الشیعه: 27/34

[22]- نهج البلاغه :خطبه 138

[23]- کمال الدین وتمام النعمه :675

[24]- بحار الانوار : 52/336

[25]- کمال الدین و تمام النعمة: 2/369

[26]- غیبت نعمانی : 231

[27]- کافی : 1/397

[28]- سوره الرحمن، آیه 41

[29]- بصار الدرجات : 380

[30]- سوره سبا ،آیه 18

[31]- سوره آل عمران ، آیه 97

[32]- بحار الانوار :52/314

[33]- ملاحم ابن طاووس : 152

[34]- غیبت نعمانی : 149

[35]- کافی : 3/568

[36]- کافی : 1/542

[37]- بحار الانوار : 51/83

[38]- سوره اعراف ، آیه 96

[39]- بصائر الدرجات : 508

[40]- نهج البلاغه: خطبه 138

[41]- بحار الانوار: 52/390

[42]- نهج البلاغه : خطبه 138

[43] – مکیال المکارم: ج 1، ص 81.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا