وقایع روز پنجم ربیع الاول
روز 5 ربیع الاول
١ـ هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
٢ـ وفات حضرت سکینه بنت الحسین (علیهما السلام)
1ـ هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
همان گونه که در وقایع روز نخست ماه ربیع الاول گذشت، هنوز مراسم تدفین پیکر پاک پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تمام نشده بود که انصار و مهاجران در مسجد جمع شده، بر سر جانشینی پس از آن حضرت به نزاع پرداختند و خلاصه با نیرنگهای گروهی، ابوبکر بر مسند خلافت نشست و مردم جملگی با او بیعت نمودند. بدین شکل سنگ بنای غصب خلافت گذاشته شد و مسندی که مخصوص انبیا و اولیای خدا بوده و حق مسلّم معصومین(علیهم السلام) به شمار میرفت توسط کسانی که جز به طمع دنیا و حب ریاست و مقام ایمان نیاورده بودند، ظالمانه غصب شد.
در این هنگام گروهی از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه حضرت علی(علیه السلام) تحصن و از بیعت با ابوبکر خودداری نمودند. ابوبکر که برای تقویت پایههای خلافت خویش به بیعت آنان سخت نیازمند بود عمر را به همراه گروهی به سوی آنان روانه ساخت.
در حریمش آتشی افروختند قبــله گـاه انبـیا را سوختـند
ـ خانه را با اهلش به آتش میکشم!!
عمر هنگامی که پشت در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسید با صدای بلند فریاد زد: «یا از خانه خارج شوید و بیعت کنید یا خانه را با اهلش به آتش میکشم!»
به عمر گفتند که در این خانه فاطمه است؛ گفت: «اگر چه فاطمه باشد!»
در این هنگام بانوی بزرگوار اسلام، حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) ، آن بزرگ مدافع ولایت، پشت در خـانه آمـدنـد و فرمـودند: « ای پـسر خـطّاب! آیـا میخواهی خانه مرا آتش بزنی؟!»
عمر گفت: «آری! این کار من از دین پدر تو محکمتر است!»
سخنان آن حضرت در دل سراسر ظلمت آن دوزخیان، تأثیری نکرد؛ پس به آن خانه وحی هجوم بردند و در خانه را آتش زدند و عمر چنان لگدی به در زد که حضرت محسن (علیه السلام) ،جگر گوشه حضرت زهرا (سلام الله علیها) سقط شد. آن گاه علی علیه السلام را به زور برای بیعت گرفتن از خانه خارج کردند.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « به خدا سوگند! علی(علیه السلام) بیعت نکرد تا وقتی که دید دود آتش داخل خانهاش شده است». البته آن چه از متون تاریخی برمیآید، هجوم به خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چند دفعه بوده است:
ابتدا، روز اول ماه ربیع الاول و سپس، پنج روز پس از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و بار سوم، هفت روز پس از رحلت آن حضرت بوده است.
2ـ وفات حضرت آمنه بنت الحسین (علیهما السلام) ملقب به سکینه
حضرت آمنه بنت الحسین (علیه السلام) در پنجم ربیع الاول سال 117 هـ .ق. یعنی 56 سال پس از واقعه غم انگیز کربلا در مدینه منورّه دار فانی را وداع گفتند. آن حضرت دارای اخلاقی فاضله و صفاتی حمیده، و نیز فصاحت و بلاغت در بیان بودند و در شعر و ادب مهارت داشتند. ایشان همسر پسر عموی خویش، عبد الله بن حسن(علیه السلام) شدند .
امام حسین(علیه السلام) با چنین جملاتی نسبت به ایشـان و مـادر گـرامیشان، حضرت رباب(سلام الله علیها) ابراز علاقه مینمودند:
لَعَمْــرکَ إنّنی لأُحِبُّ دَاراً تَکونُ بِهَا سَـکینه و الرُّبَابُ
أُحِبُّــها وَ أَبــْذُلُ جـُلَّ مالِی وَ لَیس لَعاتبٍ عِندی عِتَابٌ
«به خدا سوگند! خانهای را که سکینه و رباب در آن است دوست دارم؛ آن دو را دوست میدارم و همه مالم را به آنان میبخشم و کسی در این باره نمیتواند مرا سرزنش کند».
حضرت سکینه(سلام الله علیها) در کربلا حضور داشتند که پس از مصایب دشوار روز عاشورا در کنار سایر زنان، رنج سنگین اسارت را نیز به دوش کشیدند. آن حضرت سالهای آخر عمر شریفشان را در مدینه گذراندند و سر انجام در 75 سالگی در آن شهر چشم از جهان فرو بستند. صبح روز رحلتشان فرزند خواهر آن حضرت، محمد بن عبدالله ـ نفس زکیّه ـ چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت ایشان در مجمرهها سوزانید. امام سجاد(علیه السلام) یا به قولی محمدبن عبد الله بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و ایشان را با احترام به خاک سپردند