فضیلت روز عرفه (مفاتیح الجنان)
اعمال ماه ذی الحجه؛ روز نهم روز عرفه و از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است و روزى است که حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مَوائد جُود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده تر و خشمناک ترین اوقات خواهد بود و روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام شنید در روز عرفه صداى سائلى را که از مردم سؤال می نمود فرمود به او واى بر تو آیا از غیر خدا سؤال می کنى در این روز و حال آنکه امید می رود در این روز براى بچّه هاى در شکم آنکه فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند
فضیلت روز عرفه (زاد المعاد)
اعمال ماه ذی الحجه؛ امّا روز عرفه از اعیاد عظیمه است.
و کسى که توفیق یابد که در عرفات باشد و ادعیه و اعمال بسیار دارد و بهترین اعمال در این روز دعاست. حتى مستحب است که جمع کنند میان نماز ظهر و عصر در اوّل وقت و نافله و اذان عصر ساقط میشود و بعد از نماز عصر مشغول دعا باید شد تا شام و دعا از براى برادران مؤمن از زنده و مرده بسیار باید کرد.
چنانچه در حدیث صحیح منقول است که ابراهیم بن هاشم گفت: من عبد اللّه بن جندب را دیدم در موقف عرفات و حال هیچکس را از او بهتر ندیدم، پیوسته دستهاى خود را به سوى آسمان بلند کرده بود و آب دیدهاش به رویش جارى بود تا به زمین میرسید؛ چون مردم فارغ شدند گفتم: وقوف هیچکس را بهتر از وقوف تو ندیدم. گفت: به خدا سوگند که دعا نکردم مگر براى برادران مؤمن خود، زیرا که از حضرت امام موسى علیه السّلام شنیدم که هرکه دعا کند از براى برادران مؤمن خود در غیبت او از عرش ندا به او رسد که از براى تو صد هزار برابر او باد! پس من نخواستم که دست بردارم از صد هزار برابر دعاى ملک که البته مستجاب است براى یک دعاى خود که نمیدانم که مستجاب خواهد شد یا نه.
فضیلت روز عرفه (اقبال الاعمال)
الجزء الأول؛ هذا مبدأ ذکر الأعمال الأشهر الثلاثه أعنی شوال و ذی قعده و ذی حجه من کتاب الإقبال، الباب الثالث فیما یختص بفوائد من شهر ذی الحجه و موائد للسالکین صوب المحجه، فصل فیما نذکره من فضل یوم عرفه على سبیل الجمله
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب سوم، فوائد ماه ذی الحجه، در ادامه فصل چهاردهم، فضیلت روز عرفه به صورت اجمال:
اعلم أن یوم عرفه من أفضل أیام أعیاد العباد و إن لم یظهر اسمه بأنه یوم عید فقد ظهر أنه یوم سعید دعا الله جل جلاله عباده فیه إلى تحمیده و تمجیده و وعدهم بإطلاق عام لجوده و إنجاز وعوده و وعد فیه بغفران الذنوب و ستر العیوب و تفریج الکروب و أذن للمقبل علیه و المعرض عنه فی الطلب منه و قدمنا أن کل وقت اختاره الله جل جلاله لمناجاته و إطلاق مواهبه و صلاته فینبغی أن یعرف جلیل قدره و یقام لله جل جلاله بما یقدر العبد علیه من حمده و شکره و هذا الیوم کالمتعین للحاج إلى الله جل جلاله یقصد [بقصد] بیته الحرام
روز عرفه یکى از برترین عیدها براى بندگان است، هرچند به عنوان روز عید معروف نیست؛ زیرا گفته شد که این روز، روز فرخندهاى است که خداوند-جلّ جلاله- بندگان را در آن به ستایش و ثناگویى خود فراخوانده و به آنها نوید جود و بخشش عمومی و برآوردن وعدهها و آمرزش گناهان و پنهان داشتن عیبها و برطرف ساختن ناراحتىها داده و به روىآورندگان به خود، اذن ورود و به روى برگردانندگان اجازهى درخواست داده است؛ و نیز گذشت که هر زمانى که خداوند-جلّ جلاله-آن را براى مناجات با خود و بخشش مواهب و پاداشهاى خود برگزیده باشد، شایسته است که عظمت ارزش آن شناخته شود و هر اندازه که بنده توان دارد، به ستایش و سپاسگزارى از خداوند-جلّ جلاله-بپردازد؛ و روشن است که روز عرفه، روزى است که براى حاجیانى که قصد خانهى محترم خدا را دارند، معین شده است
فصل فیما نذکره من الاهتمام بالدلاله على الإمام یوم عرفه عند اجتماع الأنام لأجل حضور الفرق المختلفه من أهل الإسلام اعلم أن الإشارات إلى الأئمه أوقات یوم عرفه [عرفات] من المهمات
فصل پانزدهم، لزوم و اهتمام به معرفى ائمه-علیهم السّلام-در روز عرفه هنگام اجتماع مردم، به لحاظ حضور فرقه های مختلف اسلامی در عرفات یکی از امور مهم است:
لِمَا رَوَیْنَاهُ عَنِ الثِّقَاتِ مِنْ کِتَابِ الْحَجِّ لِمُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی الْمِقْدَامِ قَالَ
چنانکه در بخش «حج» کتاب «کافى» نوشتهى «محمد بن یعقوب کلینى» به نقل از «عمرو بن ابى المقدام» آمده است:
رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَوْمَ عَرَفَهَ بِالْمَوْقِفِ وَ هُوَ یُنَادِی بِأَعْلَا صَوْتِهِ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ کَانَ الْإِمَامَ ثُمَّ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ هه
«در روز عرفه دیدم که امام صادق-علیه السّلام-در «موقف» با صداى بلند میفرمود: اى مردم، رسول خدا، امام بود و بعد از آن على بن ابى طالب، سپس حسن، سپس حسین، سپس على بن حسین، سپس محمد بن على، پس «هه» .
فَنَادَى ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ یَسَارِهِ وَ عَنْ خَلْفِهِ اثْنَیْ عَشَرَ صَوْتاً
امام صادق-علیه السّلام-این سخنان را سه بار از پیشاروى خود و سه بار از سمت راست و سه بار از سمت چپ و سه بار به پشت برگشت و مجموعا دوازده بار آن را تکرار نمود.
قَالَ عَمْرٌو فَلَمَّا أَتَیْتُ مِنًى سَأَلْتُ أَصْحَابَ الْعَرَبِیَّهِ عَنْ تَفْسِیرِ هه فَقَالُوا لُغَهُ بَنِی فُلَانٍ فَسَالُونِی
«عمرو» میگوید: از برخى از ادیبان زبان عربى دربارهى معناى «هه» پرسیدم، همگى گفتند: این واژه براساس لهجهى یکى از قبایل عرب، به معناى «از من بپرسید»[1] است.
قَالَ سَأَلْتُ غَیْرَهُمْ أَیْضاً مِنْ أَصْحَابِ الْعَرَبِیَّهِ فَقَالُوا مِثْلَ ذَلِکَ
از کسان دیگر از آشنایان به زبان عربى نیز پرسیدم، همین پاسخ را دادند.»[2]
أقول و لعل السبب فی الاهتمام بإظهار الإمام یوم عرفه لأنه یوم معظم عند کافه المسلمین فلا یستبعد أن فی الحاضرین من هو من الفرق المختلفین و أن یکون غیر معاند فی الاعتقادات بل لشبهه من الشبهات فمن أهم مهمات أهل الإیمان فی یوم عرفه الإشاره کما قلناه إلى معرفه إمام الزمان مع الأمان اقتداء بمولانا الصادق ع و على آبائه و أبنائه الطاهرین أفضل الصلوات فقد عرفت ما کان علیه من التقیه مع ملوک تلک الأوقات و مع ذلک فرأى الإشاره إلى الأئمه من المهمات أقول و قد ورد الحدیث فی تفسیر قوله جل جلاله (وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً)[3] أن معناه من هدى نفسا ضاله إلى هداها فقد أحیاها
شاید علت اهتمام به معرفى ائمه-علیهم السّلام-در روز عرفه آن باشد که این روز نزد همهى مسلمانان روز باعظمتى است. بنابراین، بعید نیست که در میان حاضران در «عرفات» افرادى از فرقههاى مختلف اسلامی باشند که در اعتقادات خود معاند نباشند، بلکه از روى شبهه و اشتباه به آن باورها روى آورده باشند. ازاینرو، چنانکه گفته شد، یکى از امور مهم براى شیعیان در روز عرفه، در صورت ایمنى از خطر، اقتدا به مولایمان امام صادق-علیه و على آبائه و ابنائه الطّاهرین افضل الصلوات-در معرفى امام زمان است؛ زیرا با وجود آنکه آن حضرت با پادشاهان معاصر تقیه میکرد، با این حال، معرفى امام-علیه السّلام-را از امور مهم تشخیص داده و به معرفى ائمه-علیهم السّلام-پرداختهاند. از این گذشته، در تفسیر آیهى شریفهى «هرکس، شخصى را زنده بدارد، گویى که همهى مردم را زنده کرده است.» حدیثى به این مضمون آمده است: «هرکس، شخص گمراهى را هدایت کند، او را زنده کرده است.»[4]
وَ وَرَدَ الْحَدِیثُ الْمَقْبُولُ عَنِ الرَّسُولِ ص أَنَّهُ قَالَ
نیز در روایت منقول از حضرت رسول-صلوات اللّه علیه و آله-آمده است:
لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا إِلَى الْإِسْلَامِ خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ
«اگر خداوند یک نفر را توسط تو به اسلام هدایت کند، براى تو از آنچه آفتاب بر آن میتابد، بهتر خواهد بود.»
أقول فإن کنت تعلم أن الإنسان إذا کان ضالا عن الهدى فهو کالمیت بل أدبر لأنه مع موته حاصل إلى [فی] الردى فهدایته إلى النجاه أهم من الحیاه و لکن [و لیکن] تذکیره على الوجه اللطیف کما دل علیه مالک القلوب و الألسنه فی قوله جل جلاله (ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ)[5] و رأیت فی بعض الروایات أن أول ما ظهر دعاء الناس یوم عرفه فی عرفات فی خلافه مولانا علی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ بما عرفهم به عن النبی ص
بنابراین، اکنون که دانستى انسان گمراه، همانند مرده بلکه عقب ماندهتر از او است، چرا که در صورت مرگ رو به هلاکت میرود، ولى انسان گمراه بالفعل گمراه است. بنابراین، هدایت او به راه نجات، مهمتر از زندگانى است. ازاینرو، آگاهانیدن او نیز باید با شیوهى لطیف و هنرمندانه صورت گیرد، چنانکه خداوند-جلّ جلاله-که مالک دلها و زبانها است، میفرماید: «([مردم را] با حکمت و پند نیکو به سوى راه پروردگارت بخوان».در برخى از روایات دیدم که اولین بار که در روز عرفه مردم براى دعا در «عرفات» گرد هم آمدند، در زمان خلافت مولى على-صلوات اللّه علیه-بود، براى اینکه آن حضرت این مطلب را به نقل از پیامبر اکرم-صلوات اللّه علیه-براى مردم نقل کرد.
[1]) یعنى من امام وقت هستم
[2]) ر.ک: کافی، ج4، ص 466
[3]) سوره المائده، آیه 32
[4]) ر. ک: کافى، ج 2، ص 210
[5]) سوره نحل، آیه 125