احیا در شب پانزدهم ذی القعده (مفاتیح الجنان)
اعمال ماه ذی القعده؛ شب پانزدهم: شب مبارکى است خداوند نظر رحمت می فرماید بر بندگان مؤمنین خود و کسى که در این شب به طاعت حق تعالى مشغول باشد از براى او باشد اجر صد نفر سائح یعنى روزه دار ملازم مسجد که معصیت نکرده باشد خدا را طرفه العینى چنانکه در روایت نبوى صلی الله علیه و آله است پس این شب را مغتنم شمار و مشغول کن خود را به طاعت و عبادت و نماز و طلب حاجات از خدا همانا روایت شده که هر که سؤ ال کند در این شب حاجتى از خداوند تعالى به او عطا خواهد شد
احیا در شب پانزدهم ذی القعده (زاد المعاد)
اعمال ماه ذی القعده؛ در روایتى از حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله منقول است که در شب پانزدهم ماه ذى القعده حق تعالى به سوى بندگان مؤمن خود نظر رحمت میکند؛ کسى که آن شب را به عبادت به سر آورد ثواب صد عابد به او عطا میکند که در یک چشم به هم زدن معصیت خدا نکرده باشد و چون نصف شب بگذرد شروع کن به عبادت و نماز و حاجات خود را از حق تعالى طلب کن، هرحاجت طلب کنى مستجاب میگردد. [1]
[1] ) إقبال الأعمال: ص 615.
احیا در شب پانزدهم ذی القعده (اقبال الاعمال)
الجزء الأول؛ هذا مبدأ ذکر الأعمال الأشهر الثلاثه أعنی شوال و ذی قعده و ذی حجه من کتاب الإقبال، الباب الثانی فیما نذکره من فوائد شهر ذی القعده، فصل فیما نذکره من فضل لیله النصف من ذی القعده و العمل فیها
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب دوم، فوائد ماه ذی القعده، فصل هفتم: فضیلت شب نیمهى ماه ذی القعده و عمل مخصوص آن
اعلم رحمک الله أن کل وقت اختاره [تختاره] الله جل جلاله لدعوه عباده إلى حبه و قربه و إسعاده و إنجاده و إرفاده فإن ذلک من أوقات إقبال العبد و إعیاده حیث ارتضاه الله جل جلاله الموقوف [للوفود] بشریف بابه و شرفه بما لم یکن فی حسابه و نحن ذاکرون فی هذا الفصل ما لم نذکره مما یتکرر فی السنه مره واحده کما یفتحه الله جل جلاله علینا من الفائده و وجدناه مما تخیرناه فی ذلک و أردناه ما رأیناه فی کتاب أدب الوزراء تألیف أحمد بن جعفر بن شاذان فی باب شهور العرب
خداوند تو را مشمول رحمت خود کند! بدان که هر زمانى که خداوند-جلّ جلاله-آن را براى فراخواندن بندگان به دوستى و قرب و نیکبخت ساختن و یارى و بخشش به آنان برگزیده است، زمانى است که بنده باید به خدا روى آورد و در واقع عید بنده است؛ چرا که این زمان، خداوند-جلّ جلاله-بنده را براى ورود به درگاه شریف خود پسندیده و او را به آنچه حسابش را نمیکرد، مشرّف گردانیده است. ازاینرو، ما در این بخش از کتاب، یکى از فوایدى را که در کل سال فقط یک بار بدان عمل میشود، به صورتى که خداوند-جلّ جلاله-به ما عنایت فرموده، از باب «ماههاى عرب» کتاب «ادب الوزراء» ، نوشتهى «احمد بن جعفر بن شاذان» برگزیده و در اینجا ذکر میکنیم:
وَ رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص
در روایت است که پیامبر اکرم-صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-فرمود:
أَنَّ فِی ذِی الْقَعْدَهِ لَیْلَهً مُبَارَکَهً وَ هِیَ لَیْلَهُ خَمْسَ عَشْرَهَ یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ فِیهَا بِالرَّحْمَهِ
شبى خجسته و مبارک در ماه ذیقعده وجود دارد-و آن شب پانزدهم از این ماه است-که خداوند در آن با نظر رحمت به بندگان مؤمن مینگرد
أَجْرُ الْعَامِلِ فِیهَا بِطَاعَهِ اللَّهِ أَجْرُ مِائَهِ سَائِحٍ لَمْ یَعْصِ اللَّهَ طَرْفَهَ عَیْنٍ
و پاداش هرکس که در آن به طاعت و عبادت خدا بپردازد، برابر با پاداش صد عابدى است که حتى به اندازهى یک چشم برهم زدن از خدا نافرمانى نکرده است.
فإذا کان نصف اللیل فخذ فی العمل بطاعه الله و الصلاه و طلب الحوائج
بنابراین، هرگاه شب نیمهى این ماه به نیمه رسید، شروع به عبادت و نماز و درخواست حوایج بکن؛
فَقَدْ رُوِیَ
زیرا منقول است که:
أَنَّهُ لَا یَبْقَى أَحَدٌ سَأَلَ اللَّهَ فِیهَا حَاجَهً إِلَّا أَعْطَاهُ
«هرکس در آن زمان، حاجتى از خدا بطلبد، خداوند به او عطا میکند.»
أقول فاغتنم نداء الله جل جلاله لک إلى مجلس سعادتک و تشریفک بمجالستک و مشافهتک و محل قضاء حاجتک و أفکر لو کانت [کنت] هذه المناداه من سلطان زمانک کیف تکون نشیطا إلى الحضور بین یدیه بغایه إمکانک فلا یکن الله جل جلاله عندک دون هذه الحال و الذی قد عرضه الله جل جلاله علیک هو للدنیا و لدار الدوام و الإقبال و الذی یدعوک إلیه سلطان بلدک مکدر بالمنه و الذله و یئول إلى الفناء و الزوال
پس این زمان را که خداوند-جلّ جلاله-تو را به مجلس نیکبختى فراخوانده و به همنشینى و گفتوگوى با خود و برآوردن حوایجت مشرّف گردانیده، مغتنم بشمار و تصور کن که اگر این ندا از پادشاه زمان تو بود، چگونه با تمام توان و با نشاط به پیشگاه او میشتافتى. بنابراین، مبادا نشاط تو براى حضور در پیشگاه خداوند-جلّ جلاله-کمتر از آن باشد، درحالىکه آنچه خداوند -جلّ جلاله-بر تو عرضه نموده، براى دنیا و سراى جاودانه و اقبال بر او است و آنچه پادشاه سرزمین، تو را بدان فرامیخواند، آمیخته با منّت و خوارى است و سرانجام به نیستى و نابودى میگراید.